نقدِ «مملکت»

آوار خون‎بار «بورس» بر سر مردم

* علی‎رضا مهدی‎زاده

آوار خون‎بار «بورس» بر سر مردم

به گزارش مملکت آنلاین،  بازار سرمایه یا بورس، باعث کارکرد بهتر پس‌اندازها در سرمایه‌گذاری‌های پربازده است و درنتیجه، با جذب توسط دولت، شرکت‌های تجاری و صنایع، نقدینگی‌های راکد را به بخش‌های محتاج سرمایه تزریق و باعث افزایش گردش مالی و درآمد ملی، رونق و رشد اقتصادی کشور می‌شود که البته در دو سال اخیر، حضور بیش از ۵۰ میلیون نفر در بورس، ارزش و اهمیت این نهاد مالی را صدچندان کرده است.

رهبر انقلاب در ۲۸ آبان ۹۸ عموم مردم را به شرکت در سرمایه‌گذاری‌های مولدی مانند بورس دعوت کرد؛ رئیس‌جمهور روحانی نیز ۲۲ مرداد ۹۹ حضور در بورس را به نفع همه مردم دانست و صراحتاً گفت «مردم بدانند، بازار سکه و دلار جای سرمایه‌گذاری نیست، اما بورس جای سرمایه‌گذاری است».

وعده‎های هفت کاندیدای انتخابات ریاست‎جمهوری ۱۴۰۰ برای رونق بازار سرمایه نیز با هدف جذب آرای ۵۰ میلیون سهام‎داری بود که از رشد بازار در سال‌های ۹۸ و ۹۹ نشأت می‌گرفت؛ جایی که با گسترش تحریم‌های آمریکا از منظر دولتمردان می‌توانست محل امنی برای جبران کسری بودجه و تأمین منابع مالی دولت باشد که با دعوت معروف «همه‌چیزتان را به بورس بسپارید» حسن روحانی، از شهریور ۹۹ منجر به سقوط چندین ماهه بورس تا انتخابات شد.

پیشنهاد ایجاد شورای ثبات بورس توسط جلیلی، ارائه دو برنامه تشکیل صندوق جبران زیان‌های مال‎باختگان و تشویق تولید و سرمایه‌گذاری و ارتباط آن‌ها با واگن‌های سرمایه توسط رضایی در کنار رساندن شاخص حدود یک‌میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی آن زمان به یک‌میلیون و ۵۰۰ هزار واحد و بیمه سرمایه‌های زیر ۱۰۰ میلیون تومان در بورس، از این وعده‎ها بود؛ رئیسی با انتقاد از دولت روحانی، وعده راه‌اندازی صندوق جبران خسارت داد و زاکانی نیز آموزش صحیح و پیشگیری از منفعت‎طلبی بورسی و ایجاد امکان سوق دادن نقدینگی مردم به سمت بازار سرمایه را راهکار مناسب دانست؛ قاضی‌زاده هم اعتقاد داشت که سه‌روزه می‌شود مشکل بورس را حل کرد و می‎توان پول‌های خارج‌شده توسط دولت را در قالب صندوق تثبیت به بازار بورس برگرداند.

نکات مهمی که در سه سال اخیر و با سهام‎دار شدن تدریجی بیش از ۵۰ میلیون نفر در بورس، به‌خصوص در ایام انتخابات ریاست‎جمهوری فراموش شد، مسئله ناحق قیمت‌گذاری دستوری دولت، عدم توسعه زیرساختی بورس، عدم‌اصلاح صحیح قانون و مقررات بازار سرمایه، عدم کاهش ریسک‌های سیستماتیک از سوی حاکمیت، عدم هماهنگی سیاست‌گذاری‌های کلان در جهت توسعه بازارهای مختلف با هدف استراتژیک توسعه بازار سرمایه و... بود.

مسئله مهم این است که بعد از انتخابات خرداد ۱۴۰۰ نیز رئیس‌جمهور، معاون اولش، وزیر اقتصاد و معاون اقتصادی دولت، بر حمایت از بازار سهام تأکید کردند و محسن رضایی در آبان‎ماه، از برنامه‌ریزی و اصلاحات دولت برای بازار سرمایه، تقویت بورس و بهبود زیرساخت‌ها سخن گفت.

آش بورس، مانند دیگر مسائل معیشتی مردم، آن‌قدر شور شده که یک عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس در اظهارات جدیدی گفته که «دولت اصلاً نمی‌داند بورس چیست و برنامه‌ای برای بورس ندارد اما بودجه‌ سال ۱۴۰۱ نشان می‌دهد که سال آینده، مردم شاهد تورم و افزایش قیمت‌ها هستند و آن‌قدر فشارها بر مردم زیاد می‎شود که مسئله بورس یادشان می‎رود».

بدون شک، مهم‌ترین زیانی که روحانی به بورس تحمیل کرد، سلب اعتماد مردم نسبت به بازار سهام بود؛ مردمی که با اعتماد به حرف‌های دولت، اقدام به سرمایه‌گذاری مستقیم بدون اطلاع‌رسانی و آموزش کافی در بازار سرمایه کردند، درحالی‌که دولت برای تأمین کسری بودجه و مبالغی که نیاز داشت، با عرضه و فروش دو صندوق و عرضه‌های سنگین دستوری و دولتی، وجوه زیادی را از بازار سرمایه خارج کرد و موجب زیان عمده مردم در بورس شد.

باید اذعان داشت که در حدود ۱۵ ماه اخیر، بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان از جیب سهام‌داران خارج شده که این زیان برای بسیاری از مردم عادی غیرقابل‌جبران است و حالا که حدود شش ماه از روی کار آمدن دولت رئیسی با شعارهای دهان‌پرکن و وعده‌های توخالی حمایت از بورس گذشته، در عمل هیچ اقدام مثبتی انجام نشده است؛ بازار سرمایه روزبه‌روز بیشتر ذوب می‌شود و شاخص کل بورس کماکان در کانال یک‌میلیون و ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار واحد قرار دارد.

آمارها نشان می‌دهد در یک سال اخیر ۸۰ درصد سهام‌داران تا میانگین حدود ۶۰ درصد سرمایه آورده‌شان در بورس را ازدست‌داده‌اند و قرمزی همه‌روزه نمادهای بورسی و فرابورسی و... نمایشگر آوار خون‎بار بورس بر سر مردم است که اگر چاره‌ای برای آن اندیشیده نشود، ممکن است آوار بزرگی بر سر مسئولان امر فرود آورد که غیرقابل‌جبران باشد‌.

انتهای پیام/

نویسنده: علی‎رضا مهدی‎زاده

ارسال نظر