بهشت و جهنم از نگاه مردم

به گزارش مملکت آنلاین، آدم ها بر اساس شکل زندگیشان و بهره مندی از مواهب دنیوی، نگاه‌شان به مقوله بهشت و جهنم متفاوت است؛ گاهی تفسیر غلط از بهشت و جهنم باعث شده فکر کنیم طبقه ضعیف بیشتر از طبقه ثروتمند به بهشت و جهنم باور داشته باشد.

پای صحبت و درد و دل ها که بنشینیم با یک نگاه مشترک مواجه می شویم؛ آن ها معتقدند که چون در این دنیا سختی های فراوانی تحمل کرده اند، آن دنیا محل و جایگاه، عدل الهی است، و در زندگی جاودان آرامش خواهند داشت.

با زبان مردم عادی مفهوم بهشت ساده است؛ آن ها می گویند:

 این دنیا که مال ما نبود پس آن دنیا دیگر مال ماست، بهشت مال ماست و بهشت جایی است که در آن همه چیزهای خوب که در این زندگی نداشته ایم را به ما میدهند، بهشت برای فقرا جایی است که در آن مجبور نیستند کار کنند! چون در این دنیا هیچوقت لذتی از کار کردن نبرده اند و کار برایشان نه معادل کار خلاق و خود انگیخته، که به مثابه خرکاری و خر حمالی بوده؛ پس بهشت‌شان هم جایی ست که در آن مجبور نیستند کار کنند، در بهشت مجبور نیستند دنبال یک لقمه نان، تمام روز بدوند؛ کاری که در طول زندگی‌شان انجام داده اند . همه چیز در بهشت بدون کار و زحمت فراهم است، میوه ها از درختان آویخته، و اراده کنید، شاخه خودش خم می شود که: بفرما  اشربه و اطعمه از همه مدل و رقم مهیاست؛ صبح تا شب فقط عشق و حال است، حور و پری و زنانی که یک آدم فقیر در روی زمین فقط در خواب ممکن بوده، بتوانند با کسی مثل آنها باشد؛ این بهشت، این بهشت کذایی، اصلا بهشت فقراست. چون فقط چیزهایی را در آن وعده می دهد که فقرا می خواهند و  ندارند؛ نمی گوید در بهشت یک کتاب خانه بزرگ است که تو می توانی تمام روز راجع به هر علمی که بخواهی مطالعه کنی و لذت ببری. نمی گوید در بهشت یک سوپر کامپیوتر است که جواب هر سوالی را میداند؛ نمی گوید یک مکعب روبیک صد متر در صد متر است که مثلا صد میلیون سال طول می کشد تا بتوانی آنرا حل کنی.

این چیزها جذابیتی برای فقرا ندارد، برای همین هم در بهشت‌شان نیست.

بله این بهشت، بهشت خوراکی ها و حور و پری ها، بهشت فقراست و فقرا کسانی هستند که از لذت زندگی زمینی محروم بوده اند و دنبال همان لذت ها در آسمان و در بهشت می گردند.

فرق این اروپایی ها، این غربیها با ما اول از همه در همین است. آنها واقعا قدر زندگی، قدر شادی، قدر زندگی کردن در روی همین زمین را بیشتر از ما می دانند، چون به همین که هست رضایت داده اند اگر زندگی شان  خوب نیست، خب تلاش می کنند تا بهترش کنند، اگر هم نشد ، از همان که هست سعی می کنند لذت ببرند؛

تا حالا دقت کرده اید وقتی  ما گرفتاریم یا وقتی خوشحالیم و با خدای خودمان حرف می زنیم گریه پهنای صورتمان را می پوشاند، از کودکی شنیده ایم که اگر دل آدم بشکند خدا حاجتش را روا می دارد، این نگاه دقیقا همان تضاد با ذات اقدس الهی است، خداوند بزرگ منشا عشق و مهربانی و شادی است. پس لبخند زدن و محبت کردن و عشق ورزیدن هیچ منافاتی با مقوله بهشت و جهنم ندارد.

به اینکه چقدر در زندگی سختی ها احاطه مان کرده اند و یا اینکه چقدر در تعیین سرنوشت مان دخیل بوده ایم کاری ندارم، اما می دانم و امیدوارم عدالت آن دنیا برای آنانکه بهره از زندگی نبرده اند و در این دنیا مظلوم واقع شدند برقرار شود.

انتهای پیام/

نویسنده: محمد حیدری

ارسال نظر