نقدِ «مملکت»

«لج‎بازی دستوری» دولت با جان مردم

* علی‌رضا مهدی‌زاده

«لج‎بازی دستوری» دولت با جان مردم

مملکت آنلاین،  اواخر بهمن ۱۳۹۸ بود که کرونا با اعلام رسمی به کشورمان آمد و البته گویا از دی‌ماه به‌صورت غیررسمی حضور یافته بود که از اواسط اسفندماه، به دلیل روند روبه‎رشد شیوع این ویروس، اکثر آموزش‌های مدارس و دانشگاه‌ها تعطیل و بعدهم غیرحضوری شد و تا امروز که بیش از ۲۶ ماه از ورود کرونا به ایران می‌گذرد، تلاش دولت‌ها و ستاد ملی مبارزه با کرونا در مقاطع مختلف، برای بردن دانش‎آموزان و دانشجویان به کلاس‌های حضوری، با مقاومت جدی بسیاری از مردم روبه‎رو شده و حتی پروژه کلاس‌های تلفیقی حضوری و مجازی نیز شکست خورده است.

رئیس‌جمهور در اواخر سال ۱۴۰۰ در جلسه ستاد ملی مبارزه با کرونا با بیان این‌که تعطیلی حدوداً ۲ ساله نظام آموزشی کشور باعث افت علمی و تحصیلی جدی شده، گزارش‌های نگران‌کننده‌ نتایج پایش‌های علمی را معیار قرار داد و بر ضرورت برگزاری کلاس‌های درس و امتحانات مدارس و دانشگاه‌ها به شکل حضوری تأکید کرد و با اشاره به مصوبه ستاد ملی مبارزه با کرونا، طفره رفتن از برگزاری حضوری کلاس‌ها و امتحانات دانش‌آموزان و دانشجویان را تخلف دانست و گفت «دانش‌آموزان و دانشجویان آینده‌سازان کشورند و هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند و نباید نسبت به کیفیت تربیت نسل آینده‌ساز خود بی‌تفاوت باشد».

ستاد ملی مبارزه با کرونا روز ششم فروردین ۱۴۰۱ نیز مصوبه‌ای با تأکید بر این‌ داشت که «مدارس و دانشگاه‌ها از روز ۱۴ فروردین حضوری خواهند بود. هیچ عذر و بهانه‌ای پذیرفتنی نیست؛ همچنین عادی‌انگاری نشود؛ کرونا تمام نشده است، اما کار، آموزش، تحصیل و زندگی پرشورتر و بانشاط‌تر از گذشته دنبال می‌شود».

نکته مهم و موردبحث ما در این مجال نیز همین دستورهای شبیه لج‎بازی بدون توجه به زیرساخت‌های موجود در مدارس و دانشگاه‌هاست؛ ستاد ملی مبارزه با کرونا گفته «واکسیناسیون مردم به شرایط مناسب و  به‌ویژه در سنین دانش‌آموزی و دانشجویی به درصد بالایی رسیده است؛ اکنون بالای ۸۲ درصد سنین دانش‌آموزی(بین ۱۲ تا ۱۸) و دانشجویان، ۲ دُز واکسن را تزریق کردند و بیش از ۹۰ درصد نیز دُز اول را تزریق کردند و همچنین حدود ۴۳ درصد هم دُز سوم را زدند و به همین دلیل شرایط برای استفاده دانش‌آموزان و دانشجویان از کلاس درس مناسب است؛ ضمن این‌که با توجه به تغییر فصل و امکان تهویه هوا در کلاس‌های درس، با رعایت فاصله‌گذاری و استفاده از ماسک، می‌توان مدارس و دانشگاه‌ها را دایر کرد».

در دستورالعمل حضوری شدن مدارس از ۱۴ فروردین ۱۴۰۱ طبق ابلاغیه ۹ فروردین‌ماه دفتر وزارتی آموزش‌وپرورش، یک نکته عجیب و قابل‌تأمل دیده می‌شود؛ انجام تمام فعالیت‌های تربیتی و آموزشی مربیان، آموزگاران، دبیران و هنرآموزان در همه مقاطع تحصیلی و تمام دروس، بدون استثنا به‌صورت حضوری و تهدید دانش آموزان برای مقابله با غیبت آن‌ها مطابق آیین‌نامه اجرایی و سایر مقررات مربوطه مدارس است.

عدم وجود تهویه در مدارس و دانشگاه‌ها به دلیل ضعف زیرساخت‌ها، عدم امکان فاصله‌گذاری و کنترل زدن ماسک و رعایت نکات بهداشتی در بسیاری از مدارس و دانشگاه‌ها به دلیل محدودیت‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری فضاهای آموزشی، عدم امکان کنترل کودکان سنین پائین که براساس کودکانه‌هایشان متوجه لزوم رعایت پروتکل‌های بهداشتی و... نیستند، عدم امکان رفت‌وآمد در محیط‌های شلوغ و بدون رعایت بهداشت محیط مانند مترو و اتوبوس و... از موارد مهمی است که فکری برایش نشده است.

سئوال اینجاست که اگر خانواده‌ای با اوضاع نابسامان بسیاری از مدارس و دانشگاه‌ها، کودکان، نوجوانان و جوانانشان را در معرض خطر ابتلا به کرونا و عواقب تأسف‎بار آن، از مشکلات آتی ریوی و اعصاب و... تا مرگ قرار ندهند، جرم مرتکب شده‌اند و تنبیه می‌شوند؟! و سئوال بعدی این است که کیفیت تربیت نسل آینده‌ساز از دیدگاه رئیس‎جمهورمان، آموزش‎وپرورش و ستاد مبارزه با کرونا، مهم‎تر از جان مردم است؟!

این نکته که باید آموزش به شکل حضوری و تعاملی بین دانش‎آموزان و دانشجویان با معلمان و استادان باشد، محل مناقشه هیچ‌کسی نیست، اما این‌که مملکت چقدر در ساختارهای مدارس و دانشگاه‌ها امکان دارد تا بتواند مقابل شیوع گسترده ویروس و ورود به پیک و موج هفتم کرونا را بگیرد، بسیار واضح است و خود دولت و ستاد مبارزه با کرونا نیز می‌داند که اوضاع بر چه روال بی‌ثبات و بی‌منطق علمی است و چه کمبودهای ساختاری در این حوزه وجود دارد.

گویا دولت به‌ظاهر «قوی و مردمی» که در تحقق بسیاری از شعارهای انتخاباتی‌اش درمانده شده است، بازهم اقدام غیرکارشناسی انجام داده و به عواقب گسترش مجدد کرونا در سطح کشور، به خاطر دوماه پایانی سال تحصیلی مدارس و دانشگاه‌ها واقف نیست؛ تحمیل هزینه‌های مالی ناشی از حضور فیزیکی در مدارس و دانشگاه‌ها در کنار هزینه‌های درمان مبتلایان جدید براثر این تدابیر، هزینه‌های جسمی ناشی از ابتلا به سویه‌های مختلف کرونا و هزینه‌های روحی ناشی از استرس حضور فرزندان در محیط‌های شلوغ و ناامن، تنها بخشی از این عواقب است.

به‎هرتقدیر، «لج‎بازی دستوری» دولت با جان مردم درزمینه اجبار حضور در مدارس و دانشگاه‌ها، تبعات مهمی مانند نارضایتی مدنی و اعتراض‌های گوناگون به اشکال مختلف دارد، ازجمله ایجاد کارزار در فضای مجازی که چند روزی است راه افتاده، نفرستادن دانش‎آموزان و دانشجویان به محیط‌های آموزشی، نارضایتی درونی خانواده‌ها ولو با سکوت و عدم واکنش که بعدها تبدیل به زخمِ کاری می‌شود؛ همه این‎ها آرامش و اعتماد را از مردم می‌گیرد و تمرکز و تلاش برای حل معضلات بزرگ‌تر و اساسی‌تر مردم را از دولت مدعی مردمی بودن، سلب می‌کند؛ پس بهتر است تا دیر نشده، دولت با جان مردم «لج‎بازی دستوری» نکند.

انتهای پیام/

نویسنده: علی‌رضا مهدی‌زاده

ارسال نظر