تو را ای کهن بوم و بر، می‌ستایم

تاریخچه اقوام ایرانی پیش از مهاجرت آریایی‌ها

فلات ایران بعد از تمدن بین النهرین پراهمیت‌ترین منطقه هم در جهان باستان و هم در دنیای امروزی است.

تاریخچه اقوام ایرانی پیش از مهاجرت آریایی‌ها

به گزارش مملکت‌آنلاین، فلات ایران به دلیل وجود رودهای پرآب و قرار گرفتن میان دریاهای خزر (در شمال) و خلیج فارس و دریای عمان (در جنوب) و همجواری با اقیانوس هند (برای ایجاد ارتباط‌های مختلف فرهنگی و تجاری با مردم سرزمین‌های دیگر)، از دیرباز محل زندگی اقوام متمدن مختلف بوده است و بعد از تمدن بین النهرین به زعم نویسنده پراهمیت‌ترین منطقه هم در جهان باستان و هم در دنیای امروزی است که به مرور به اثبات این نظر خواهم پرداخت.

بسیار پیش از استقرار مادها، اقوامی با نام کوتیان، لولوبیان، میتانی‌ها و سپس کاسی‌ها به ترتیب از شمال به جنوب در نواحی غربی ایران می‌زیسته‌اند. اقوام قدیمی ساکن فلات ایران تمدن‌های باشکوهی در مناطق مختلف این سرزمین به وجود آوردند که به جهت سهولت در تعریف و آشنایی با آن‌ها، نویسنده، اقوام قبل از ورود اسلام به ایران را به دو گروه یا دوره مجزا تقسیم می‌کند ابتدا همه اقوام و گروه‌های ساکن در ایران تا قبل از ورود آسیایی‌ها را در یک دسته و اقوام آریایی که حدود سال ۶۰۰ قبل از میلاد مسیح (ع) به فلات ایران وارد شدند را در یک دسته مجزا قرار می‌دهیم.

از گروه اول اطلاعات کمی در دسترس است و مشخصات آن‌ها را هر چند اندک می‌توان از کشفیات باستان‌شناسی استخراج کرد و همچنین در مطالعات تمدن‌های بزرگتر می‌توان ردپایی از موقعیت مکانی و زمان این اقوام را تشخیص داد. ساکنین و اقوام ایران را باید فراتر از کشور کنونی ایران دانست زیرا مرزهای امروزی فقط گوشه‌ای از این ناحیه پهناور جغرافیایی است.

ابتدا باید به یکی از قدیمی‌ترین اقوام این سرزمین به نام قوم «کاسپین» که دریای خزر به نام آن‌ها است، اشاره کنیم. کاسپین‌ها اولین کشاورزان تاریخ هستند؛ کشاوران کاسپینی، کاشتن بذر و دانه‌های گیاهی در خاک و آبیاری کردن و نگهداری از آن تا رشد آن گیاه را به اقوام دیگر در کنار رودخانه‌های سیحون، جیحون، دجله،‌ فرات، و سند آموختند. خاستگاه‌ این قوم، مناطق اطراف دریای خزر امروزی و همچنین در مناطق جنوبی آن (گیلان و مازندران امروزی) بوده است.

یکی از مشهورترین تمدن‌ها و اقوام قدرتمند پیش از میلاد «عیلامی‌ها» هستند که در کنار رود کارون، خوزستان کنونی، لرستان و بختیاری و فارس (در نیمه‌ی مرکزی و جنوبی ایران) زندگی می‌کردند؛ نام اصلی آن‌ها «هَلتَمتی» بود که خود را به آن صدا می‌کردند ولی مردم بین‌النهرین به آنان عیلامی می‌گفتند (به معنای قومی که در ارتفاعات و بلندی زندگی می‌کنند). آنان مردمی غیور و آزاده بودند و در  زندگی زیر یوغ بردگی قدرت‌های برآمده از بین‌النهرین نمی‌رفتند. چندین بار سرزمین آن‌ها مورد تاخت‌وتاز اقوامی چون آشوریان قرار گرفت و در نهایت به دست آشور بنی پال شکست سختی خوردند و بسیار ضعیف گشتند.

در کتیبه آشور از این نبرد و فجایعی که آنان انجام دادند نامبرده شده چنانچه آشور بنی پال با غرور می‌گوید فرزندانشان را در مقابل چشم مادرهایشان در دیگ‌های روغن جوشان انداختیم و مردان سربریده و زنان را به فجیع‌ترین اعمال در نزد مردانشان به قتل رساندیم. او نوشته شوش (مرکز حکومت ایلامی‌ها) را به خاک یکسان کرده و در آن‌جا نمک پاشیدیم تا دیگر نه حیوانی و نه گیاهی در آن جاوجود نداشته باشد.

مردم ایلام از نظر ظاهر سیاه‌چرده با سرهایی به اصطلاح خربزه‌ای و اندامی نه چندان تنومند و تقریبا متوسط‌القامه بودند. ایلامی‌ها در تجارت بسیار موفق بودند و از آثار و سنگ‌نوشته‌های مختلف به دست آمده می‌توان به ارتباط و دادوستد آن‌ها به شکلی وسیع با مردم شرق هند و جنوب خلیج فارس - بین‌النهرین و حتی در نواحی شرق آفریقا پی برد. ایلامی‌ها خالق زیگورات چغازنبیل در شهر شوش امروزی هستند که این اثر به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار اقوام قبل از ورود آریایی‌ها مورد نظر قرار می‌گیرد.

«کاسی‌ها» یا کا شوش‌ها از دیگر اقوام ایران هستند که زبان‌شان شباهت زیادی به زبان مردم قفقاز داشته و هنرمندان برجسته‌ای بودند. از آثار به‌جامانده در این قوم می‌توان فهمید که آنان سوارکاران و ریخته‌گران بسیار ماهری بوده‌اند. مجسمه‌های سنگی و اشیاء فلزی به‌جامانده از این مردم امروزه در بیشتر موزه‌های دنیا نگهداری می‌شود، آنان در نواحی کردستان و لرستان امروزی زندگی می‌کردند.

«لولوبی‌ها» از نخستین گروه قومی بودند که در هزاره چهارم پیش از میلاد در فلات ایران ساکن بودند. آن‌ها از حدود ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد در سرزمینی واقع در آذربایجان و قسمت‌هایی از کردستان سکونت داشتند و بیش از دو هزار سال در این نواحی زیستند. در زبان اورارتویی لولو به معنی بیگانه و دشمن است. این اصطلاح نشان می‌دهد که لولوبیان از لحاظ قومی از قبایل هوری یا اورارتویی نبوده بلکه احتمالاً با عیلامیان قرابت داشتند. لولوبی‌ها همیشه مورد ظلم و ستم و تاراج  مردم بین‌النهرین قرار می‌گرفتند. جوانان‌این قوم همیشه به بردگی و کنیزی گرفته می‌شدند. لولوبیان مردمی صنعتگر (فلزکار و ریخته‌گر) بودند. آنان در واقع پدران نژاد لُر در ایران هستند؛ سرزمین آن‌ها عمدتا بر روی کوه‌های زاگرس بنا شده بود. نقش معروف آنوبانی نی معروف‌ترین پادشاه آن‌ها در ناحیه زَهاب باختران واقع شده است. سومریان و بابلی‌ها از لولوبیان برده می‌گرفتند. بر اساس تاریخ نوشته شده بر روی کتیبه‌ها، عیلامی‌ها، گوتی‌ها و لولوبیان در نهایت به بابل حمله بردند و انتقام خود را گرفتند. طبق نظر برخی محققین و تاریخ‌دانان، آنان نژاد اولیه قوم لر بودند چرا که واژه لَر را واژه‌ای لولوبی می‌دانند.

از اقوام دیگر فلات ایران «اورارتوئیان» هستند که در منطقه‌ای بین دریای خزر و وان امروزی ساکن بودند و منطقه‌ی آناتولی خاستگاه آنان بود. این اقوام هر چند در ابتدا از آشوریان شکست می‌خوردند اما در حدود ۸۰۰ سال پیش قدرت یافته و به یکی از قدرت‌های آسیای غربی تبدیل شدند. در آن زمان آناتولی جزوی از فلات ایران و اورارتو‌ها از ساکنین اولیه ایران محسوب می‌شدند. اورارتوها خط و کتابت داشتند. سرانجام مادها و آریایی‌ها به همراه حملات سکاها و کیمریان در قفقاز باعث سقوط این تمدن شدند. اقوام بازمانده اورارتو در نهایت با التقاط با دیگر اقوام هندواروپایی قوم ارمنی را تشکیل دادند.

در مرکز ایران در نواحی کاشان تمدن بزرگ «سیلک» قرار داشت که آثار به جا مانده از این قوم نشان‌دهنده‌ی مهارت آنان در سنگ‌تراشی و ریخته‌گری است.

ارته یا شهر سوخته (شرق ایران در ناحیه زابل) که در همسایگی تمدن بزرگ جیرفت بود از دیگر اقوام متمدن فلات ایران هستند. آثار به جا مانده از این شهر نشان‌دهنده‌ی پیشرفت فوق‌العاده آنان در علوم و فنون مختلف از جمله پزشکی است.

اولین چشم مصنوعی در تاریخ جهان در شهر سوخته پیدا شده و آثار به‌جای‌مانده نشان‌دهنده این است که این قوم موفق به انجام عمل‌های جراحی بر روی جمجمه‌ انسان نیز بوده‌اند. همین‌طور این قوم قدیمی‌ترین انیمیشین جهان را ساخته‌اند؛ جامی که نقاشی‌های روی آن به صورت انیمیشین روایت‌گر یک داستان است، سند محکمی بر اختراع انیمیشن به دست مردم شهر سوخته است. همچنین در این شهر وسایلی پیدا شده که همه اولین‌ها در جهان هستند از جمله وسایل بازی همچون تاس و اولین خط‌کش و انواع وسایل و ابزار جراحی که از اولین‌ها هستند.

در کنار تمدن شهر سوخته، تمدنی دیگر با دانش و فن‌آوری و صنعت خارق‌العاده در جلگه‌ حاصلخیز هلیل‌رود و در کنار رود بزرگ هیرمند قرار دارد که خاستگاه تمدن جیرفت بوده و تاجران و بازرگانان موفقی داشته است. به دلیل کشف مجسمه‌ها و ظروف مختلف سنگی می‌توان آنان را سنگ‌تراشان ماهر و هنرمندی دانست. در کتیبه‌های به دست آمده از خاک سرخ و سنگ‌های قیمتی مورد مراوده قرار گرفته با این قوم سخن گفته شده.

البته اقوام دیگری در مناطق دیگر این فلات زندگی می‌کردند که مجالی به بیان آنان نیست. اما در بین اقوام و ساکنان ایران قبل از ورود آریایی‌ها نکاتی به چشم می‌خورد که نویسنده سعی در تشریح خلاصه‌ای از این نکات دارد:

عموما اقوام این منطقه آئین مهرپرستی یا آئین مهر یا میتراشیم به جهت پرستش ایزد ایرانی مهر (میترا) داشتند. به دلیل اهمیت فوق‌العاده و ارزش بسیاری که آفتاب در این دین داشته برخی این دین را آفتاب‌پرست دانسته‌اند. آئین مهر یک قانون مدون نیست اما دارای  آئین‌ها و سنت‌هایی بوده که در بین مردم رواج داشته است. اسنادی که از آغاز ورود آریایی‌ها به دست ‌آمده، نشان می‌دهد آنان در ابتدا در پیمان‌های خود با بومیان به میترا سوگند می‌خوردند. بسیاری از جشن‌ها و آئین‌های ایرانیان ریشه در این دین (میتراشیسم) دارد مثل شب یلدا که در اعتقادات ایرانیان میترا در این شب که بلندترین شب سال است، متولد می‌شود زیرا که روزها از آن پس طولانی‌تر می‌شوند. دی نام آفریننده در بین اقوام پیش از زرتشتیان بوده که بعد از شب یلدا آن ماه سی روزه را دی می‌نامند و بعدها آن را آفریننده نور نام دادند.

در بین این اقوام همچون دیگر اقوام بشریت، با وجودی‌که اقتصاد و قدرت بدنی منجر به قدرتمندی مردان می‌شد اما زنان در مرکز این زندگی‌های گروهی قرار داشتند و پیکرها و مجسمه‌های زیادی از ایزد بانوها وجود دارد که همگی بیانگر ستایش از نقش باروری و زایش است، ستایش از انسانی که می‌تواند انسان دیگری را درون خود بپرورد و با درد و رنج فراوان آن را به گروه و جامعه هدیه دهد و به دنبال آن ایزد بانوهایی به صورت الهه‌ی باروری و یا الهه‌ی زمین و الهه‌ی آب، الهه‌ی روییدنی‌ها در جوامع کشاورزی وجود داشت. در جوامع ابتدایی زنان در واقع نگهبان آتش بودند و این نقش مهم به آنان واگذار شده بود. نقش زنان در شناسایی گیاهان و ریشه‌های گیاهی چه در کشاورزی و چه در طب و درمانگری بسیارپررنگ و اساسی بوده و در واقع زنان را اولین کشاورزان می‌دانند.

نقش اجتماعی زنان بسیار پررنگ است به طوری که در مهرهایی که در ایلام کشف شده زنان را در حالت نشسته به کار کوزه‌گری و ریسندگی و همچین نقوشی که زنان را در حال نواختن سازهایی همچون چنگ، طبل و تنبور نشان می‌دهد و این بیانگر این است که در این جوامع زنان پایگاه فرهنگی و هنری بودند. در واقع در این دوران جامعه با بزرگی و قدرت و نقش‌های مهم زنان مشکلی نداشت درست برعکس جوامع آریایی که بعدها وارد ایران شدند؛ زیرا آریایی‌ها به دلیل داشتن اقتصاد دامپروری، مرد را به عنوان قدرت اول در زندگی و جامعه می‌شناختند و مردسالاری مرسوم بود.

 

* نویسنده: مریم تهرانی- کارشناس ارشد تاریخ مطالعات خلیج فارس

ارسال نظر

  • اکرم ارسالی در

    ظاهرا کانل بود ولی اگر منبع را ذکر کنید ممنون می شوم

  • ناشناس ارسالی در

    قوم کاسی ها احتمالا باتوجه به نوع گفتار و کلمات از اقوام لک زبان امروزی می باشاند.وازجمله نمونه های ان گنج کلما کره می باشد