اختصاصی مملکت آنلاین:
تاثیر موسیقیدرمانی بر اُتیسم
زهرا طریقت؛ نویسنده و پژوهشگر حوزه استعدادیابی
بسیاری از مطالعات نشان می دهد تکنیکهای موسیقی و موسیقیدرمانی، تأثیرات مثبت قابل توجهی در درمان مبتلایان به اوتیسم و بهبود رفتار آنها دارند.همانطور که میدانیم کودکان و بزرگسالان دارای اوتیسم از تماس مستقیم با دیگران اجتناب می کنند.محققان بر این باورند، افراد اوتیستیک می توانند از طریق موسیقی، محرکهای خارج را تجربه و به آنها هم توجه کنند.
به گزارش مملکت آنلاین، فعالیتها و تکنیکهای ترکیبی محرکهای موسیقی، نقش بالقوهای در درمان افراد مبتلا به اُتیسم میتواند ایفا کند. این تکنیکها، به مواردی مانند، تسهیل و حمایت از تمایل به برقراری ارتباط، شکستن الگوهای انزوا و تعامل فرد در تجارب خارجی، کاهش رفتار های تکراری و کلیشه ای و تقلید سخنان دیگران و استفاده نکردن از یک زبان تابعی کمک میکند. همچنین، برای آموزش مهارتهای اجتماعی و افزایش درک زبان نیز، میتواند مفید واقع شود. البته، باید این نکته را در نظر گرفت، بهدلیل تفاوتهای فردی در میان افراد مبتلا به اتیسم، هیچ قانون کلی برای درمان نمیتواند مورد استفاده قرار بگیرد. درحالیکه یک فرد، ممکن است به یک تکنیک خاص، پاسخ مثبت دهد، دیگری بهراحتی ممکن است با آن تکنیک، آسیب ببیند.
موسیقی، میتواند ابزار قدرتمندی باشد؛ برای مثال، شکستن الگوهای انزوا با ارائه روابط جایگزین با محرکهای موسیقی، از کارآییهای این روش درمانی محسوب میشود. با این حال، محرکهای موسیقی میتواند سبب ایجاد آداب حرکتی یا اضافهبار حسی هم بشود. بنابراین، باید بهدقت تحت کنترل قرار بگیرند. برای این نوع درمان، وجود یک متخصص موسیقیدرمان آموزشدیده، الزامی است. چرا که شرایطی وجود دارد که تحت آن موسیقی میتواند اثرات مضر داشته باشد و اگر از راه درمانی نامناسبی استفاده شود، میتواند از یک درمان موفق جلوگیری کرده و نتیجهی معکوسی بر جای بگذارد.
موسیقی، میتواند بهعنوان یک رابط جذاب و کمک کننده، به برقراری ارتباط فرد اتیسم با دیگران عمل کند و در شکلگیری و تقویت رفتار اجتماعی، بسیار موثر باشد و به ایجاد انگیزه برای ارتباط در فرد اتیسم منجر شود. این شیوهی درمانی، همچنین سبب تقویت دیداری و شنیداری میشود و سطح آگاهی را بالا میبرد .تکنیکهای موسیقی درمانی، به تولید و تقویت اصوات و بهطورکل، به گفتار فرد اُتیستیک هم کمک میکند و برای تحریک فرآیندهای ذهنی و توجه به مفاهیم و نمادها و درک مطلب وی، مفید است. این روش درمانی، بهعنوان تشویقی برای گفتار، میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. تحقیقات نشان میدهد، یادگیری سازهای بادی، به یادگیری گفتار و صداها کمک میکند. همچنین، میتواند آگاهی و استفاده کاربردی از لبها، زبان، فک و دندانها را تقویت کند.
استفاده از ملودی و الگوهای ریتمیک قوی، به تقویت توجه و تمرکز و درک گفتار و کلام، کمک میکند. موسیقیدرمانی، همچنین، سبب توسعهی ادراکی و حرکتی مناسب و یکپارچهسازی تجربیات مختلف حسی و پاسخهای حرکتی خواهد شد. ازآنجایی که افراد اتیسم ،دارای اشتغالات ذهنی هستند و این، سبب اجتناب از تجربه حسی جدید در آنها میشود، موسیقی میتواند به این مشکل هم کمک کند و توجه آنها را در آن واحد به یک حس جدید (شنیدن موسیقی) جلب کند. همچنین، آهنگهای اکشن، ممکن است به توسعهی هماهنگی شنوایی و افزایش آگاهی فرد اُتیستیک منجر شوند.
استفادهی کاربردی از انگشتان و دستها را میتوان ابتدا با بازی با چکش، یا بر روی صفحهکلید تمرین کرد. در سطح پیچیدهتر توالی یادگیری ادراکی، برای اولین بار، میتوان جدا و سپس بهصورت ترکیبی با مفاهیم زیر و بم، کم و بلندی صدا، وقفه در صدا و سرعت دادن به آهنگ کار کرد. برای انجام این کارها، میتوان از انواع تمپو یا سازهای کوبهای نیز استفاده کرد. موسیقی، در ایجاد انگیزه و تشویق فرد مبتلا به اتیسم استفاده میشود. همچنین، ممکن است زمینه مفیدی برای تشویق و توسعه کنجکاوی و علاقه اکتشافی لذتبخشی برای افراد اتیسم باشد.
این شیوهی درمانی، شرایطی را مهیا میکند که فرد اُتیستیک، به شیوههای خاصی با آزادی رفتار کند (سر و صدا، فریاد و کوبیدن ابزار) و همچنین آزادی از ترس، اقدامات تلافیجویانه و محرکهای تهدیدکننده.
این درمان، یک ابزار غیرآزاردهنده و غیرتهدیدکننده ارتباطی برای فرد اتیسم میباشد که سبب ایجاد لذت و ترویج احساس و یک رضایت عاطفی در او میشود. دنیای موسیقی، میتواند در عرصهی اجتماعی برای بیان شایستگی و دستیابی به ارزشهای خود در فرد اُتیستیک کمک کند. یادگیری موسیقی می تواند در تقویت هوش، خلاقیت، ریاضی و استدلال این افراد، تاثیر بهسزایی داشته باشد. همچنین، آواز خواندن و بازیهای سازهای کوبهای برای کودکان که اختلالات خواندن دارند نیز، مفید است. درگیر شدن در حرکات موزون، در طول آواز، ممکن است توانایی تجزیه کلمات را برای افراد اتیسم افزایش دهد. موسیقیسازی یا هماهنگ آواز خواندن با دیگران و حرکات همزمان در اقدامات ریتمیک یا موسیقی همراه با احساس با هم بودن در گروه یک جرقه برای ارتباطات بین فردی خواهد بود.
تاثیرات موسیقی بر مهارتهای حرکتی درشت و ریز
تلاش برای همگامسازی حرکات دست و بدن در نواختن آهنگ، به هماهنگی حرکتی فرد اتیستیک کمک میکند. تجربیات ابزار موسیقیایی که نیاز به مهارتهای حرکتی خوب دارند، برای ترویج هماهنگی حرکتی ظریف و توالی مناسب مفیدند. آلات موسیقی، مانند، پیانو، گیتار و درامز، از این نوعاند. یکی از کارهایی که در این روند انجام میشود، این است که به فرد اُتیستیک، بگوییم ضمن راه رفتن، هماهنگ با ضرب آهنگ مترونوم، دست بزند. این کار، سبب درگیر شدن چند اندام، در یک زمان می شود که برای هماهنگی حرکتی وی سودمند است.
مهم ترین عناصر در موسیقی درمانی، گوش کردن، آواز، موسیقیسازی و اعمال ریتمیک هماهنگ است که میتواند در فعالیتهای فردی، زوجی و یا گروهی، انجام شود. گوش دادن به موسیقی، یک تجربهی غیرفعال موسیقی است و مابقی عناصر ذکر شده، جزء تجارب فعال محسوب میشوند که هرکدام به نوبهی خود، کاربرد خاص خود را دارند؛ برای مثال، تکنیک گوش دادن منفعل، برای رسیدگی به مشکلات رفتاری و افزایش حساسیت شنوایی در این کودکان استفاده شده است. آواز خواندن، بهعنوان یک رسانه ارتباطی، اختلالات زبان را جبران میکند. موسیقیسازی نیز به مفهوم ریتم، ملودی و زیر و بم و همین طور، به مفاهیم آهسته، سریع و صدای بلند کمک میکند و راهی برای بیان خلاقیت و فردیت، محسوب میشود.
انتهای پیام/