انسان تنها موجودی که باطن دارد

به گزارش مملکت آنلاین،  عرفا در خصوص ظاهر وباطن انسان و اینکه انسان مظهر تام خداوند است وتنها موجودی است که باطن دارد وتعقل میکند وشان ملکوتی دارد واز این لحاظ با حیوانات متفاوت است ،اشاراتی دارند :انسانی که ظاهری آراسته دارد در حالیکه درونش یا در واقع همان باطن او ناپاک وبا ظاهرش مغایرت دارد وتطبیق نمی کند .

این همان جایی است که عرفا به آن اشاره دارند واین نکته واین جایگاه را مورد توجه قرار می دهند .

انســان تنها موجودی است که باطن دارد ،چون مظهر خداوند است و تنها انسان اســت که ظاهر و باطنش دو مرحله اســت چون مظهر تام خداوند است .

در حالیکه درمورد خداوند اینچنین می گوییم: هو الظاهر والباطن ،هواالول واالخر به این معنی که خداوند هم ظاهر اســت وهم باطن هم اول است وهم آخر و مظهر تام خداوند فقط انسان است ،خدا هو هو است اما انسان ذوهو است .

فرق بین ظاهر وباطن" داشتن " و ظاهر وباطن"بودن "چیست؟ و چه تفاوتی بین این دو وجود دارد ؟ بودن مهمتر است یا داشتن؟ و اما فرق بین ظاهر و باطن داشــتن با ظاهر و باطن بودن ، در این خصوص باید متذکر شد که انسان ظاهر و باطن دارد اما خداوند ،خود ظاهر و باطن هست .

به این معنی که انسان ظاهر وباطن داشتنش را به ســبب وجود خداوند میگیرد اما خداوند خود بالذات دارای ظاهر و باطن هست.

در واقع انســان دارد ولی خداوند هست، انسان وجود دارد ولی خداوند وجود هست. در خصوص بودن و داشــتن ،باید گفت تا بودن نباشد داشتن معنی پیدا نمی کند و خداوند ،خود ظاهر و باطن هســت ،اما انسان ظاهر و باطنش را به سبب وجود خداوند میگیرد و دارد. هیچ موجود دیگری غیر ازانسان در این عالم باطن ندارد حیوانات ظاهر و باطن ندارند کبوتر کبوتر است و گربه، گربه و موش ،موش است و البته ممکن است که حیوانی مثل روباه حیله گری کند آنهم از غریزه اوست و ذات او این اقتضاء را دارد و هر حیوانی برای حفظ بقای خود نهایت زیرکی را دارد و حتی فرشتگان نیز باطن ندارند و تعقل و باطن فقط خاص انســان است و تنها انسان است که مظهر تام خداوند است و به همین دلیل به او اشرف مخلوقات می گویند و دقیقا به همین دلیل نیز از او انتظار درستی و درســتکاری می رود تا امانت گرانبهایی را که خداوند در وجود او به ودیعه گذاشته به خوبی پاس بدارد و شکرگزار خالق خویش باشد .

مغایرت ظاهر با باطن انسان در انسانهای ریا کار انسان ریاکار در نزد خداوند چه جایگاهی دارد؟ عرفا در خصوص ظاهر و باطن انسان اشاراتی دارند ،انسانی که ظاهری آراسته و پاک دارد اما درونش یا همان باطن او با ظاهرش مغایر است و تطبیق نمیکند و خیانتهایی در باطنش وجود دارد مثل ریا کاری و در واقع نتوان به او ایراد و اشــکال گرفت، این همان نکته ای اســت که که مورد توجه عرفا قرار گرفته است و ریا کار به این معنا نیست که دزدی کرده اما در واقــع ریا کرده و آدم ریا کار یعنی خودش را در نزد مردم خوب جلوه میدهد اما نزد خداوند بد جلوه داده است .

کدامیک بهتر است ؟ نزد خداوند خوب باشد یا نزد مردم بد؟ یک ارتباط با خلق و یک ارتباط با خدا ،ممکن اســت ارتباط آدم با مردم خوب باشد اما ارتباطش با خداوند خوب نباشد . و انسان چه بســا در ظاهر خوب باشد اما در باطن دزد درون باشد و تنها انسان است که ظاهر وباطنش دو مرحله است و گاهی ظاهرش با باطنش مغایرت دارد . و چه بسا خیلی ها هنگامی که از مردم نا امید شدند فقط در آن زمان است که به خدا پناه می برند و تا زمانی که محروم نشوند بسوی خدا نمی روند وقتی از همه جا و همه کس نا امید شدند تازه می گویند خدایا خدایا . در حالیکه خداوند انســان را در همه حال می خواهد ،چه در غم وچه در شادی و می خواهد که او را در هر حالی صدا بزنیم و از او استعانت بجوییم و به او پناه ببریم و در هر حال شاکرو سپاسگزار او باشیم .

نتیجه اینکه خداوند ودیعه ای گرانبها از وجود خود در نهاد وجود انسان قرار داده که به هیچیک از موجودات دیگر نداده است . پس انسان نیز باید این امانت بزرگ الهی را به خوبی پاس بدارد و در انجام وظایف خود کوتاهی نکند چرا که اگر به این امانت بزرگ یا همان باطن درون که به او هدیه داده شده بی توجه باشد در واقع زندگی او به زندگی حیوانی نزدیک میگردد و به آن ســمت سوق داده میشود و از این هدیه الهی بهرهای نبرده است .و فقط از زندگی بدون توجه به معنویات، زندگی مادی را در پیش گرفته در حالیکه انسانها از معنویات بی نیاز نبوده و نیستند زیرا معنویات از فطرت آدمی نشــات میگیرد و فطرت بشر او را به سوی معنویات می خواند و ذهن انسان متوجه مسائلی ورای این عالم است که در این زمینه کتب آسمانی و الهی بهترین راهنما برای ما انسانهاست و انسان با جستجو در کتب آسمانی ،مطلوب و گمشده خود را می یابد . قرآن کتاب آسمانی ما مسلمانان ،امتیازات ویژه ای دارد و با طنین رسای خود که سرچشمه حق و عدالت است همچون ماه درخشــنده در شب تار ،پرده های ظلمت وجهل و باطل را کنار زده و جامعه بشری را به سوی نور وحق سوق می دهد . کافی است که چشم دل را باز کرده و تمامی خوبیهای آن را ببینیم و رهنمودهای این کتاب الهی قرآن کریم را در زندگی خود بکار ببندیم.

انتهای پیام/

نویسنده: فریده چیت ساز

ارسال نظر