زندانی که ۳۰ دقیقه بعد از آزادی دست به تبهکاری زد

دو سارق حرفه‌ای و سابقه‌داری که حالا تیم‌شان منهدم شده است. شایان حالا دستبند به دست و با پاهایی زخمی در حیاط پلیس آگاهی و در میان متهمان دیگر است.

زندانی که ۳۰ دقیقه بعد از آزادی دست به تبهکاری زد
 

به گزارش مملکت آنلاین ، نیم ساعت بعد از آزادی از زندان تبهکاری‌های خود را آغاز کردند. با خودروی سرقتی خانه‌های خالی از سکنه را هدف قرار می‌دادند.

هم‌سلولی‌هایی که قرار گذاشته بودند در عرض دو ماه پول زیادی به جیب بزنند. خانه‌های مردم را خالی کردند، اما نتوانستند از تیررس پلیس در امان بمانند. حالا یکی پاهایش تیر خورده و دیگری هم جان خود را از دست داده است. در عملیات تعقیب و گریز با ماموران پلیس، وقتی در حال فرار بودند، زخمی شدند.

وقتی با سرعت تمام از دست پلیس فرار می‌کردند و حتی به دستورات ایست و شلیک‌های هوایی هم اهمیت نمی‌دادند، در نهایت با شلیک گلوله متوقف شدند. دو سارق حرفه‌ای و سابقه‌داری که حالا تیم‌شان منهدم شده است. شایان حالا دستبند به دست و با پاهایی زخمی در حیاط پلیس آگاهی و در میان متهمان دیگر است.

از کارش پشیمان است. می‌گوید همدستش به خاطر عروسی یکی از بستگانش حاضر به تسلیم نشد. صبح چهارشنبه گذشته بود که آن حادثه رخ داد.

مامور پلیس کلانتری ۱۴۶ حکیمیه به همراه سربازی که راننده بود، در حوزه استحفاظی خود در حال گشت‌زنی بودند. آنها به یک خودروی پراید مشکوک شدند. خودروی پراید پلاکش مخدوش بود و دوسرنشین داشت. یک در آلومینیومی هم روی سقف بود که سرنشین صندلی جلو با دستانش آن را نگه داشته بود و راننده نیز به آرامی حرکت می‌کرد. علاوه بر این خودرو پر از وسایل خانه بود. همین مسأله باعث شد که ماموران گشت کلانتری به تعقیب آنها بپردازند. فرمان ایست دادند. اما پرایدسواران با دیدن پلیس با سرعت سرسام‌آوری پا به فرار گذاشتند.

پایان تعقیب و گریز خونین

در این تعقیب و گریز متهمان با دو موتورسوار برخورد کردند و این اتفاق باعث مصدوم‌شدن موتورسواران شد. با این حال آنها به فرار خود ادامه دادند. تا اینکه مامور پلیس برای متوقف کردن آنها اقدام به شلیک چند تیر هوایی کرد.

پس از آن خودروی متهمان را نشانه گرفت و چند تیر دیگر به سمت لاستیک و ماشین تیراندازی کرد تا به فرار آنها و حرکت خطرناک‌شان پایان بدهد. خودرو متوقف شد و وقتی ماموران سراغ آنها رفتند، متوجه شدند که راننده تیر خورده و جان باخته است. حتی همدستش نیز از ناحیه پا زخمی شده بود. در ادامه بررسی‌ها از داخل ماشین پراید، تعداد زیادی وسایل سرقتی به دست آمد. سرنشین ماشین نیز دستگیر شد.

این دو سارق سوابق بسیاری مانند سرقت و حمل موادمخدر در پرونده خود داشتند. شایان حالا از ماجرای سرقت‌ها و عملیات تعقیب و گریزشان توضیح می‌دهد:

با همدستت چطور آشنا شدی؟

چند وقتی بود که در زندان به سر می‌بردم. در آنجا با مهرداد آشنا شدم. همانجا بود که نقشه سرقت‌های سریالی از خانه‌ها را طراحی کردیم. چون روز آزادی‌مان در یک تاریخ بود، همه چیز را برنامه‌ریزی کردیم تا به محض آزادی سرقت‌ها را آغاز کنیم.

با چه شگردی سرقت می‌کردید؟

زنگ خانه‌های ویلایی یا آپارتمان‌ها در شمال تهران را می‌زدیم. مدتی آنجا را زیر نظر می‌گرفتیم. اگر کسی داخل خانه نبود و رفت‌وآمدی هم نمی‌شد، از راه‌های مختلف وارد خانه می‌شدیم. مثل بالکن یا تخریب قفل. بعد از آن وارد خانه‌ها می‌شدیم و اموال با ارزش را سرقت می‌کردیم. هرچه می‌دیدم که به دردمان می‌خورد سرقت می‌کردیم. از پول و طلا گرفته تا لباس و کفش و وسایل گرانقیمت.

چه زمانی از زندان آزاد شدید؟

مهر ماه بود که آزاد شدیم. درست نیم ساعت بعد از آزادی اولین سرقت‌مان را انجام دادیم.

از روز تعقیب و گریز بگو؟

آن روز در خیابان بودیم که پلیس به ما مشکوک شد. پراید را همدستم سرقت کرده بود. او سابقه بیشتری از من داشت. وقتی پلیس را دید سرعت ماشین را بیشتر کرد.

در ابتدا من هم به او گفتم فرار کن، ولی وقتی دیدم که ماموران پلیس تیر هوایی شلیک کردند، از مهرداد خواستم که ماشین را متوقف کند. گفتم دیگر نمی‌توانیم فرار کنیم. ولی او گوش نکرد. می‌گفت چند روز بعد عروسی یکی از بستگانش است.

می‌گفت به خاطر مادرش مجبور است که به آن عروسی برود و اگر دستگیر شود مادرش ناراحت خواهد شد. برای همین می‌خواست هر طور شده فرار کند.

اول کدام‌تان تیر خوردید؟

وقتی ماموران تیر هوایی شلیک کردند، چند تیر هم به خودرو زدند. در ادامه من پایم تیر خورد. بعد هم مهرداد تیر خورد و جان باخت. می‌خواست دستگیر نشود، اما جانش را از دست داد.

انتهای پیام/

ارسال نظر