ادعای روزنامه کیهان: برج‌های دوقلو بر اثر حوادث ۱۱ سپتامبر فرو نریخته است

کیهان در شماره امروز خود مدعی شد: فروریختن برجهای دوقلو در ۱۱ سپتامبر کلا دروغ است.

ادعای روزنامه کیهان: برج‌های دوقلو بر اثر حوادث ۱۱ سپتامبر فرو نریخته است

به گزارش مملکت آنلاین، روزنامه کیهان نوشت: هنوز زمان زیادی از آغاز قرن بیست و یکم و هزاره سوم میلادی نگذشته بود که در یازدهمین روز از نهمین ماه سال ۲۰۰۱ حادثه‌ای در نیویورک اتفاق افتاد. دو برج مرکز تجارت جهانی در نیویورک موسوم به برج‌های دوقلو، با برخورد دو هواپیمای مسافربری که ظاهرا ربوده شده بودند، آتش گرفته و در طی ۱۰۰ دقیقه کاملا منهدم و حدود ۳۰۰۰ نفر کشته شدند.

ادعا شد که هواپیمای دیگری نیز به دیواره ساختمان اصلی پنتاگون برخورد کرد که البته هیچ نشانه‌ای از بقایای آن ارائه نشد. هواپیمای چهارمی هم در کار بود که گویا ربایندگانش مورد حمله مسافرین آن قرار گرفته و در منطقه‌ای دیگر سقوط کرد.

اما تحقیقات این حادثه عجیب، بسیار با سرعت خاتمه یافت و«اف‌بی‌آی» اعلام کرد که ربایندگان هواپیماها، از گروه‌های اسلامگرا موسوم به القاعده به سرکردگی فردی با نام بن لادن بوده است. «کمیسیون بررسی وقایع ۱۱ سپتامبر»، «سازمان مدیریت بحران فدرال» و «موسسه ملی استاندارد و فناوری» نیز این ادعا را تایید کردند. چندی بعد تعدادی از همدستان کسانی که گفته می‌شد، ربایندگان هواپیماها بودند، در کشورهای مختلف دنیا دستگیر شدند. اما اقدام اصلی از حدود یک ماه بعد آغاز گردید که ایالات متحده آمریکا به افغانستان حمله کرد و آن را اشغال نمود و سپس یک سال و نیم بعد، در آوریل ۲۰۰۳ به عراق یورش برد و آن کشور را نیز به‌اشغال خود درآورد.

اما در کنار روایت‌های رسمی دولت ایالات متحده و اف‌بی‌آی، تصاویر، فیلم‌ها و مستندات متعددی انتشار یافت که کلیت آن روایت‌ها را زیر علامت سؤال می‌برد. گروه‌های متعدد علمی و تحقیقاتی، جزء به جزء حادثه را مورد بررسی و موشکافی مستند قرار داده و کارشناسان و متخصصان متعددی وارد ماجرا شدند.

بیش از ۷۰ نفر فیزیکدان و محقق و استاد دانشگاه در «گروه روشنفکران حقیقت‌یاب» متشکل شدند و حتی خاک‌های باقیمانده از برج‌های فروریخته را مورد آزمایش‌های دقیق قرار داده و به این نتیجه رسیدند که در تخریب برج‌های دوقلو از نوعی ماده منفجره قوی موسوم به «نانو ترمیت» استفاده شده است.

پرفسور «استیون جونز»، استاد فیزیک هسته‌ای دانشگاه بیرمنگام و رئیس‌«گروه روشنفکران حقیقت‌یاب» که همراه دیگر همکارانش بر روی دلایل ریزش برج‌های دوقلو تحقیق علمی نمودند، اعلام کردند حرارت ناشی از سوخت هواپیما، به هیچ عنوان انرژی لازم برای فروریختن این ساختمان‌ها را ایجاد نمی‌کرد.

پروفسور جونز گفت: «... امکان نداشت برج‌های دو قلو با برخورد دو هواپیمای مسافربری به این شکلی که دیدید فرو بریزد. سوختن سوخت هواپیماهای جت، دمای کافی برای ذوب کردن فولاد را تامین نمی‌کند و دود سفیدی که در اطراف این برج‌ها دیده شد، از نشانه‌های انفجارهای کنترل شده برای فروریختن آنهاست.»

برج‌ها هنگام فروریختن مانند یک ساختمان چند طبقه به طور عادی خراب نشدند، یعنی طبقه به طبقه فرونریختند بلکه هر دو برج با سرعت سقوط آزاد و در طول فقط ۹/۲ ثانیه تخریب شدند! بنا به اعتقاد کارشناسان و متخصصان سازه و معماری، چنین تخریبی بدون انفجارهای کمکی در قسمت‌های مختلف آن برج‌ها امکان نداشته، یعنی یک سیستم تخریب درون هر طبقه از آنها وجود داشته است.

کارگران درون ساختمان نیز این فرضیه را با مشاهدات خود تایید کردند. یکی از آنها به خبرنگاران گفت:

«... وقتی آمدیم بیرون و از ساختمان دور شدیم، به چشم دیدیم که طبقه به طبقه منفجر می‌شد. انگار در هر طبقه بمب گذاشته بودند تا ساختمان را منهدم کنند...»

نظافتچی‌هایی که در لحظه فروریختن برج‌ها، در محل حادثه بودند، اظهار کردند ابتدا انفجاری آنها را از زیر به بالا پرتاب کرده و سپس به طور مسلسل‌وار صداهای انفجار از اطراف شنیده‌اند.

ویلیام رودریگز یکی از همان خدمه برج‌های مرکز تجارت جهانی که به عنوان قهرمان ملی ۱۱ سپتامبر هم نامیده شد، در فیلم مستند «ما آنجا بودیم» گفت:

«در همان لحظه‌ای که من را از زیر آوار درآوردند، گفتم که من صدای انفجارها را شنیدم... هفده نفر از ماموران آتش‌نشانی هم که جان سالم به در بردند، همین را روایت کردند. وقتی ساختمان‌ها می‌سوختند، احدی فکر نمی‌کرد که فرو بریزند و این طور به نظر نمی‌رسید که مثل یک عملیات «مهندسی تخریب» از پیش طراحی شده، به آن ترتیب پایین بیایند.»

اما گاف بزرگ ماجرا در خبر فروریختن ساختمان شماره ۷ داده شد که در کنار دو برج یاد شده قرار داشت. گاف بزرگ این بود که آن خبر را شبکه‌های BBC و CNN دقیقا ۱۲ دقیقه پیش از فرو ریختن ساختمان شماره ۷ اعلام کردند!

در تصویری که BBC پخش کرد، در حالی که خبرنگارش در حال گزارش فروریختن ساختمان شماره ۷ بود، ساختمان یاد شده، صحیح و سالم پشت سر وی خودنمایی می‌کرد! در اینجا بود که تصاویر خبرنگار فوق و ساختمان شماره ۷ ناگهان قطع شد و مجری برنامه ناشیانه اعلام کرد ارتباطش با نیویورک قطع شده است. اما ده دقیقه بعد خبر فروریختن ساختمان شماره ۷ دوباره پخش شد!

پس از ارائه گزارش رسمی دولت آمریکا و روایت سؤال برانگیز متهم کردن چند تروریست بی‌نام و نشان، تظاهرات مختلفی در آمریکا برگزار شد که دولت بوش را به چالش پاسخگویی فراخواندند. درباره یکی از این تظاهرات که از شبکه MSNBC پخش شد، مجری برنامه اینچنین گزارش داد:

«اینجا مردمی که جمع شده‌اند، معتقدند روز یازده سپتامبر، تروریست‌ها به ما حمله نکردند و ریشه توطئه انفجارها، جایی در کاخ سفید بود. مردم معتقدند دیک چنی بود که آن ساختمان‌ها را منفجر کرد و حالا مردم می‌خواهند که در این مورد تحقیقات دقیقی صورت بگیرد.»

تی‌یری میسن، محقق و روزنامه نگار معروف فرانسوی و نویسنده کتاب «یازده سپتامبر، دروغ بزرگ» طی تحقیقاتی که به عمل آورد، معلوم نمود، هواپیماهایی که به برج‌های دوقلو برخورد کردند، اساسا مسافربری نبودند . این ادعا را برخی از شاهدان عینی نیز تایید کردند. از جمله شاهدی در گفت‌وگو با شبکه فاکس نیوز گفت: «یقینا هواپیمای مسافربری نبود، چون پنجره نداشت....دیدم که هواپیما ارتفاعش کم هست... یک پرواز عادی به نظر نمی‌رسید. مشابه این را ندیده بودم.»

تی‌یری میسن در کتاب خود به نام «دروغ بزرگ» نوشته امکان نداشت که آن هواپیماها بتوانند بدون زمینه‌سازی و کمک، به درون برج‌ها نفوذ کنند. او با تحقیقات مفصل و مستند، تصاویری را نشان داده که قبل از برخورد با برج‌ها، هر هواپیما با شلیک موشک، شکافی در بدنه برج ایجاد کرده که بتواند از درون شبکه آهن و فولاد و بتن به درون آن رخنه کند.

میسن، تصاویر کانال یک تلویزیون نیویورک از حادثه ۱۱ سپتامبر و برخورد هواپیمای دوم به برج‌های دو قلو را به دقت و فریم به فریم بررسی کرده و با نمایش آنها می‌گوید:

«کسی به این تصاویر توجه نکرده، ولی اگر تصاویر را خیلی آرام نگاه کنیم، می‌بینیم که یک موشک از میان دودهای برخاسته از برج اول به طرف شما می‌آید...این تصاویر را به چند متخصص ارتشی نشان دادیم و آنها همه مطمئن هستند که این یک موشک است!.»

براساس تحقیقات او که هرگز از سوی مقامات آمریکایی پاسخ داده نشد، در طی مدت زمان ربایش هواپیماهای یاد شده و برخوردشان به برج‌های نیویورکی، هیچ جنگنده آمریکایی به مقابله با آنها نرفت و حتی هیچ یک از جت‌های جنگی که در همان زمان در مانور نظامی شرکت داشتند، برای ردیابی هواپیماهای یاد شده اعزام نشدند!

به جز امثال تی‌یری میسن و اساتید و کارشناسان «گروه روشنفکران حقیقت‌یاب»، جمع کثیری از متخصصان مختلف هواپیما و سازه و مواد منفجره نیز فیلم‌ها و تصاویر سانسور شده‌ای که تنها بر روی اینترنت انتشار یافته بود را در فیلم مستند افشاگرانه‌ای به نام «تغییر بی‌قاعده» تحلیل و بررسی کردند.

مجله تایم در گزارشی درباره مستند «تغییر بی‌قاعده»، آن را یکی از افشاگرترین فیلم‌هایی معرفی نمود که درباره ۱۱ سپتامبر ساخته شده است. در ادامه گزارش مجله تایم آمده بود:

«فیلم یاد شده پر از آمار، تصاویر، مدارک و گفته‌های شاهدان عینی است. متخصصان در مصاحبه هایشان دلایل خود را ارائه می‌دهند و نوای موسیقی هیپ‌هاپ در سرتاسر فیلم به گوش می‌رسد. آنها یازدهم سپتامبر را از نو بازسازی کرده‌اند. نقطه به نقطه و فریم به فریم. یک گوینده لحظه به لحظه ماجرا را شرح می‌دهد. ‌آماتورها، شماری از انسان‌های سخت کوش (که بعضی‌ حتی ۲۰ ساله‌اند) با سرمایه شخصی و لپ‌تاپ‌هایشان و تصاویری که در اینترنت موجود بوده، این فیلم را ساخته‌اند.»

کوری رووه، یکی از سازندگان فیلم که تنها ۲۳ سال داشت، در مصاحبه با همان شماره مجله تایم گفت:

«هدف فیلم تنها یک چیز است: مردم باید متقاعد شوندکه داستان‌های دیگری هم از ماجرا وجود دارد. داستان‌هایی که رسانه‌های اصلی و دولت هیچ‌گاه تعریف نمی‌کنند.»

او ادامه داده بود:‌

«آن ۱۹ هواپیماربا در ۲ ساعت، از تمامی بخش‌های امنیتی به راحتی گذشتند و ۴ هواپیمای مسافربری را به چنین ساختمان‌هایی کوبیدند و در تمام این مدت ارتش هیچ کاری برای متوقف کردن آنها انجام نداد، آن هم در محافظت‌شده‌ترین فضای هوایی سراسر جهان در ایالات متحده. این به نظر من توطئه دولت آمریکا است، دم و دستگاه بوش.»

رووه در ادامه افزوده بود:

«دولت در این فیلمنامه نقش وطن‌پرستی تحسین‌آمیزش را به خوبی بازی کرد که اگر می‌خواهید سلاح‌های کشتار جمعی ساختگی را در یک کشور دیگر ریشه‌کن کنید، بهترین کار راه انداختن چنین حملات تروریستی ساختگی به کشورتان است!»

او در این جملات به حمله آمریکا به عراق و آغاز یک جنگ تاریخی ‌اشاره کرد که جرج بوش نام آن را جنگ صلیبی نوین گذارد.

جنگی که قرار بود پس از لشکر کشی آمریکا و هم پیمانانش به عراق و افغانستان، به نتیجه‌ای برسد که قرن‌ها مدنظر تئوریسین‌های غرب صلیبی/ صهیونی قرار داشت. چنانچه وسلی کلارک، فرمانده سابق سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در اروپا در یک برنامه تلویزیونی گفت:

«آمریکا در سال ۲۰۰۱ میلادی تصمیم گرفته بود به عراق، سوریه، لبنان، لیبی، سومالی، سودان و ایران حمله کند و قرار بود طی ۵ سال این کشورها ‌اشغال شوند. اما...»

انتهای پیام/

ارسال نظر