در آذربایجان غربی؛

معضلی به نام بازنشستگان شاغل و جوانان بیکار

مارال امیری

بیکاری آنقدر غوغا می‌کند که به راحتی می‌توان گفت اکثر خانواده‌های آذربایجان غربی یک نفر بیکار دارند.

معضلی به نام بازنشستگان شاغل و جوانان بیکار

به گزارش مملکت آنلاین، یکی از معضلات مهم آذربایجان‌غربی و کشور طی سالیان گذشته، مسئله اشتغال جوانان و فارغ‌التحصیلان است که رهبر معظم انقلاب نیز بارها در فرمایشاتشان به این مهم اشاره کرده و به مسئولان گوشزد فرموده‌اند تا امر اشتغال را در اولویت کاری خود قرار دهند.

متاسفانه بیکاری آن‌قدر غوغا می‌کند که به راحتی می‌توان گفت اکثر خانواده‌های آذربایجان غربی یک نفر بیکار دارند. سوای اینکه خانم‌ها را خانه‌نشین کرده‌ایم و اسمش را گذاشته‌ایم خانه‌دار! اگر چنین نبود معضل شغل‌یابی دوچندان می‌شد. در این میان، این جوانان (خصوصا مردها) هستند که در اولویت هستند. چرا که از این بیکاری مشکلات زیادی برایشان به‌وجود آمده که مهمترین آن عدم ازدواج آن هاست. جوانی که بیکار است، ازدواج هم نکرده، لاجرم دنبال برخی کارهایی خواهد رفت که به احتمال زیاد اگر کار و زندگی داشت هیچ گاه در دام آن کارها نمی‌افتاد.

در این میان علاوه بر این که ایجاد شغل برای جوانان و فارغ التحصیلان (بعضاً) انجام نشده، بلکه به جای جوانان از بازنشستگان بهره می‌گیرند. در برخی موارد هم افرادی را برای پستی انتخاب می‌کنند که قبل از آن پست، پست و مقام دیگری نیز دارد. حال چه کسی پاسخ گو خواهد بود، خدا می‌داند!

نکته دیگری که قابل ذکر است، این است که جوانان و فارغ‌التحصیلان ما به دلیل عدم پیدا کردن شغل مناسب و مطابق با تخصص و روحیه خود، در شغل‌های غیرتخصصی و کاذب مشغول هستند و انرژی و وقتشان هدر می‌رود و چرخ‌های سازندگی کشور در مسیری اشتباه حرکت می‌کند و معضلات و مسائل دیگری به بار می‌آید. بماند که اگر، از جوان بیکار سرزنش شده از طرف خانواده و جامعه بپرسیم که فلان شغل کم‌درآمد را می‌خواهی، در جواب خواهد گفت که با تخصصم مرتبط هم نباشد عیبی ندارد و شغل پیدا کنم تا هم درآمدی داشته باشم و هم از این سرزنش‌ها رهایی یابم!

به هرجایی که نظری بیاندازیم چندشغله‌ها و بازنشسته‌ها آن‌جا نشسته‌اند و جوانان در کوچه و خیابان پرسه می‌زنند و اگر هم شغلی جست‌وجو کنند، با سوال معروف «پارتی داری؟» مواجه می‌شود و این‌گونه است که اکثراً، انتخاب نیروی کار بدون توجه به مهارت و تخصص افراد مورد نظر بوده و داشتن آشنا و پارتی جایش را گرفته است. مطمئناً کسی نمی‌تواند منکر این باشد و خودش هم قربانی یا بهره‌گیرنده‌ی آن نباشد.

مطمئناً با چند خط نمی‌شود این معضل را کالبدشکافی کرد و راهکارهای مناسبی برای آن ارائه داد. برای همین باید، همه مسئولین، سرمایه‌دارها و ... خود را مؤظف کنند که جوانان این مرزوبوم دارند در آتش بیکاری و یا عدم داشتن شغل دل‌خواه و تخصصی می‌سوزند و روز به روز امید خود را از این وضع نابسامان از دست می‌دهند. نمی‌خواهم با جملات و کلمات مثبت نوشته‌ام را پایان دهم و الکی خود و مخاطبان را دل‌خوش کنم که ان‌شاالله وضعیت روز به روز عالی می‌شود و به زودی شغلی برای خود دست و پا خواهید کرد! فقط امیدوارم این مسئله مهم را همه اقشار جامعه درک کنند و به دنبال حل آن باشند تا همه جوانان این خاک پاک برای خود آینده‌ای دست و پا کنند.

ارسال نظر