فرهنگ عامه آذربایجان غربی؛

نقش ضرب‌المثل‌ها در زندگی روزمره مردم

حسین واحدی

زبان ترکی، از لحاظ امثل و حکم از غنی‌ترین زبان‌های دنیاست و ضرب‌المثل‌ها در گفت‌وگوهای روزمره مردم آذربایجان، خصوصاً انسان‌های باتجربه و سالمند و همچنین آشنا به فرهنگ و هنر و ادبیات ترکی، نقش مهمی را ایفا می‌کنند.

نقش ضرب‌المثل‌ها در زندگی روزمره مردم

ضرب‌المثل که در زبان ترکی «آتالار سؤزو» گفته می‌شود، گونه‌ای از بیان است که تاریخچه و داستان برخی از ضرب‌المثل‌هایی که هم‌اکنون نیز کاربرد دارند برای بسیاری از مردم نهفته مانده و یا فراموش شده است، ولی همچنان در سخن به کار می‌رود.

ضرب‌المثل‌ها از لحاظ تعداد کلمه کوتاه ولی از لحاظ معنایی بسیار گسترده و پربار هستند. معمولاً ضرب‌المثل‌ها (آتالار سؤزو در معنای عمومی) که در بین مردم و از زندگی روزمره آن‌ها پدید می‌آید، نقش مهمی را در بیان اکثر مردم در گفت‌وگوهای روزانه‌شان دارد. این جملات کوتاه که از اندیشه و علم مردم معمولی پدیدار می‌شود، میراث ماندگار نسل‌های پیشین و غنای معنوی انسان‌هایی‌ است که قبل از ما در این کره خاکی زندگی کرده‌اند و سینه‌به‌سینه و نسل‌به‌نسل به ما انتقال داده شده‌اند و ما را با آمال و آرزوها، غم‌ها و شادی‌ها و عشق و نفرت و اوهام و خرافات و ... آن روزگاران آشنا می‌سازد. زبان ترکی، از لحاظ امثل و حکم غنی‌ترین زبان‌های دنیاست و ضرب‌المثل‌ها در گفت‌وگوهای روزمره مردم آذربایجان، خصوصاً انسان‌های باتجربه و سالمند و همچنین آشنا به فرهنگ و هنر و ادبیات ترکی، نقش مهمی را ایفا می‌کنند.

ضرب‌المثل علاوه بر این‌که در گفت‌وگو‌های روزانه کاربرد دارند در ادبیات مکتوب نیز نقش گسترده‌ای دارند و در نوشته‌های منظوم و منثور شعرا و نویسندگان مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرند. نویسندگان و شاعران با این کار علاوه بر افزودن زیبایی نوشته خود، نوشته را از لحاظ معنی و مضمون پربار می‌کنند. برخی فولکلورشناسان و علاقمندان به ادبیات و فولکلور ترکی نیز با تلاش زیاد در دهه‌های گذشته، بسیاری از ضرب‌المثل‌های شفاهی را از زبان مردم جمع‌آوری کرده و به صورت مکتوب درآورده‌اند. امیدواریم محققین و فعالان ادبی جوان نیز به این مهم توجه بیشتری داشته باشند.

برخی ضرب‌المثل‌های رایج در بین مردم آذربایجان غربی

1.‌ چؤره‌یی آت دریایا، بالیق دا بیلمه‌سه، خالیق بیلر

ترجمه: نان را به دریا بینداز، اگر ماهی قدر این محبت را نداند، خدا می‌داند.
(یعنی تو هر چقدر هم نیکی و محبت و کار خیر انجام بدهی خداوند آنها را می‌بیند و می‌داند)

2. چؤلمک دیغیرلانیب، قاپاغین تاپیب

ترجمه: قابلمه چرخیده و درپوش خود را پیدا کرده است.
(زمانی گفته می‌شود که دو نفر [زوج یا دوست یا ...] همسان و همفکر باشند)

3. سؤز سؤز آچار، سؤز گؤز آچار

ترجمه: حرف حرف می‌آورد و حرف چشم را باز می‌کند.
(یعنی با گوش دادن به حرف اهل سخن چشمانت به حقایق باز می‌شود و موارد مبهم برایت شفاف و آشکار می‌شود)

4. اؤزو ییخیلان آغلاماز

ترجمه: کسی که خودش بر زمین بیفتد، گریه نمی‌کند.
(زمانی گفته می‌شود که فرد با اشتباهات خود و با تصمیم خود دچار مشکل می‌شود و کسی را مقصر نمی‌داند)

5. آللاه قارغا دئییل کی گؤز چیخارتسین

ترجمه: خداوند متعال مثل کلاغ نیست که چشم کسی را دربیاورد.
(کنایه از این دارد که خداوند مثل انسان فرد خاطی را تنبیه نمی‌کند و دست و پا ندارد. از حکمت خدا بترس چرا که خداوند با حکمت خود افراد خاطی را مجازات می‌کند)

6. باغدا اَریک وار ایدی، سلام علیک وار ایدی. باغدان اریک قورتولدو، سلام علیک قورتولدو

ترجمه: تا زمانی که در باغمان زردآلو وجود داشت، سلام علیک رهگذر (همسایه یا آشنا یا دیگران) هم بود و وقتی زردآلوی باغ تمام شد، سلام‌ها کمرنگ شد.
(ضرب‌المثلی نکوهشی برای افراد منفعت‌طلب و سودجو که از دیگران در راستای نیل به اهداف خود استفاده می‌کنند و زمانی که به آن‌ها نیاز ندارند جویای حالشان نمی‌شوند)

7. آللاه بو الی، او اله مؤحتاج ائله‌مه‌سین

ترجمه: خدایا، این دست را محتاج آن دست مکن.
(کسی این را می‌گوید که در مشکلات پیش آمده، کسی یاری‌گرش نشده است)

8. قاپی‌نی باغلا، قونشونا تؤهمت وورما

ترجمه: در خانه‌ات را ببند و هماسه‌ات را متهم نکن.
(زمانی گفته می‌شود که کسی با سهل‌انگاری چیزی را از دست داده و یا گم کرده است)

9. گلین، اوینایا بیلمیر، دئییر اوتاق اَیری‌دیر

ترجمه: عروس نمی‌تواند برقصد و می‌گوید اتاق کج است.
(کنایه به فردی است که بلد نیست کاری را انجام دهد و بهانه‌های الکی می‌آورد)

10.‌ قیلینج یاراسی گئدر، دیل یاراسی گئتمز

ترجمه: زخم شمشیر بهبود می‌یابد، ولی زخم زبان التیام نمی‌یابد.
(یعنی مواظب گفته‌های‌مان باشیم و با زبان سرخمان دیگران را دل‌آزرده نکنیم، چرا که زخم زبان فراموش نمی‌شود و جای زخم‌هایش [در دل آن فرد] بهبود نمی‌یابد.

11. ایگید اؤلسه آدی قالار، اینک اؤلسه دری‌سی

ترجمه: اگر یک مرد از دنیا برود نامش باقی خواهد ماند و اگر یک گاو بمیرد، پوستش باقی  می‌ماند.
(طوری زندگی کنیم که از خود نام خوبی بر جای بگذاریم)

12. آغاجی اؤز ایچیندن قورد یئیه‌ر

ترجمه: کرم رخت را از درون می‌خورد. (کرم از خود درخت است)
(زمانی گفته می‌شود که یکی از اعضای خانواده و یا جمع و یا گروهی خاص به خانواده، جمع یا گروه همفکر و همزبان و همنژاد خود خیانت کرده باشد)

13. ساققالیم یوخدور، سؤزوم کئچمیر

ترجمه: ریش ندارم، حرفم را قبول ندارند.
(زمانی گفته می‌شود که فردی اگر حرف حقی را به زبان بیاورد به دلیل سن کم و یا تجربه کم‌ش کسی آن را قبول نکند)

14. قویو قازان، اؤزونو درینده گؤره‌ر

ترجمه: چاه‌کن همیشه خود را در ته چاه می‌بیند.
(چاه مکن بهر کسی اول خودت، دوم کسی)

15. گمی‌ده اوتوروب، گمیچی گؤزو چیخاریر

ترجمه: در کشتی فرد دیگری نشسته و چشم صاحب کشتی را کور می‌کند.
(وقتی گقته می‌شود که کسی قدر محبت و نیکی فرد صاحب‌خانه را نداند و در خانه وی به او زور هم می‌گوید)

 

نتیجه‌گیری

در حقیقت ضرب‌المثل‌ها نه تنها آیینه زندگی و حیات امروزی یک جامعه به شمار می‌آیند، بلکه انعکاس‌دهنده‌ و سند معتبر فرهنگ و عقاید و باورهای گذشتگان نیز هستند. مطالعه ضرب‌المثل‌ها، روشن‌کننده آن است که پدران و نیاکان ما چگونه می‌اندیشیدند و چه روحیه‌ای داشتند. ما نیز، از بین بسیاری از ضرب‌المثل‌ها (آتالار سؤزو) می‌توانیم اساسی‌ترین مفاهیم فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و آموزشی را استخراج و استنباط کنیم. به همین دلیل مطاله مردم‌شناسانه، جامعه‌شناختی و تاریخی ضرب‌المثل‌ها در ادوار و عصر‌های مختلف، روشن‌کننده بسیاری از حقایق برای نسل جدید خواهد بود.

امیدواریم نسل جدید با مطالعه ادبیات و فرهنگ غنی خود، با غنای فرهنگی سرزمینش آشنا شود و ازخودبیگانگی فرهنگی و ذوب‌شدن در تهاجمات فرهنگی، روبه‌روز کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر شود.

ارسال نظر