هوشنگ عطاپور؛ کارشناس اجتماعی در گفت‌وگو با ۷روز زندگی:

دیپلماسی عمومی ایران و قفقاز جنوبی

* هوشنگ عطاپور

دیپلماسی عمومی ایران و قفقاز جنوبی

مملکت آنلاین، موقعیت ژئوپولیتیک ایران در منطقه خاورمیانه و در نقطه اتصال اروپا و آسیا ، گواهی بر جایگاه تاثیر گذار آن در معادلات منطقه ای است و نمی توان روند تحولات سیاسی منطقه را بدون حضور ایران تصور نمود. ایران با قرار گیری در چهارراه ارتباط شرق و غرب و شمال و جنوب از چنان جذابیتی برای بازیگران روابط بین الملل برخوردار بوده است که در سده حاضر مرجع مهم دیپلماسی بوده است و هم اکنون نیز چنین جایگاهی را به غیر از مرزهای جنوبی و خلیج فارس، می توان در قفقاز جنوبی مشاهده کرد.

قفقاز جنوبی که بعد از تحولات جنگ ۴۴ روزه آذربایجان و ارمنستان ، با آزادسازی بخش های اساسی منطقه قره باغ از اشغال ارمنستان ، وارد مرحله تاریخی دیگری شده است ، هم اکنون یکی از مناطق فعال دیپلماسی است. اگرچه معادلات سیاسی و دیپلماسی در قفقاز به نفع کشور آذربایجان و ترکیه تغییر یافته است، ولی غرب و به ویژه فرانسه و آمریکا در تلاش هستند آب رفته را به جوی بازگردانده و با حمایت از جدایی طلبان ارمنی قره باغ ، کانون بحران را در قفقاز جنوبی شعله ور نگه دارند ، بی میل نیستند تا با انواع بازی های سیاسی ، ایران را بیش از گذشته از تاثیرگذاری در فرایند مدیریت سیاسی قفقاز جنوبی ، دور نگاه دارند؛ اقدامی که تاکنون به نوعی همراه با موفقیت بوده است!

واقعیت آن است که جنگ اوکرایین ؛ ابتکار عمل روسی را در قفقاز تا حدودی مسدود نموده و این فرصت طلایی را برای پاشینیان ، نخست وزیر ارمنستان فراهم آورده است که بیش از گذشته سیاست ، روسیه گریزی و غربگرایی را با تمایل به غرب و آمریکا به پیش ببرد ، و توافق نامه بروکسل را جایگزین گروه مینسک و توافق صلح سه جانبه نماید! اگرچه این اقدام ارمنستان ، تا حدودی توسط الهام علیف به چالش کشیده شد و قرار شد جلسه سران این سه کشور در سوچی برای پیگیری پیمان صلح بین آذربایجان و ارمنستان  برگزار گردد.

اما در این بین مسوولین سیاست خارجی ما،  چه قدر در حفظ منافع ایران در قفقاز جنوبی موفق عمل کرده اند ؛ جای سوال جدی دارد!.

جمهوری اسلامی ایران در سال هاز آتش بس بین آذربایجان  و ارمنستان ، سیاست  حفظ موازنه بین دو کشور را در پیش گرفته بود و با هر دو کشور همسایه روابط  سیاسی و اقتصادی دوستانه ای داشت و در عمل در تلاش بود وضعیت تبات موجود در منطقه تداوم پیدا بکند.

اما بعد از پیروزی آذربایجان  در جنگ  ۴۴ روزه قره باغ ، و ورود جدی ترکیه در حمایت از آذربایجان ، به نوعی موقعیت سیاسی ایران را در آن جمهوری شوروی سابق با چالش روبرو ساخت‌. به نوعی که مسوولین دولت وقت در تلاش بودند، از ارمنستان حمایت بکنند، نمایندگان ولی فقیه در منطقه آذربایجان ایران ، به شکل علنی به حمایت از جمهوری آذربایجان بر آمدند و به همین خاطر هم مورد انتقاد طیف طرفدار دولت قرار گرفتند.

 جمهوری اسلامی ایران که در سال های پس از استقلال جمهور آذربایجان  ، حمایت های جدی از آن داشت و سرمایه گذاری مادی و معنوی فراوانی  در آذربایجان  انجام داده بود، نتوانست در روزهای پس از پایان اشغال قره باغ سیاست خارجی کارآمدی را برای تامین منافع ملی ما بردارد.

در ماههای اخیر هم براساس یک نوع برداشت ژئوپولیتیک از ایجاد کریدور زنگزور توسط آذربایجان  در اراضی ارمنستان ، تصور نوعی تقابل سیاسی و نظامی بین ایران و آذربایجان  در افکار عمومی دو کشور ایجاد کرده است که  این تقابل در ایران توسط گروه فکری خاصی که به طرفداری از ارمنستان با هدف تضعیف آذربایجان مشهور هستند، به شدت در داخل و خارج حمایت می شود. در جمهوری آذربایجان  نیز ، رویدادهای  اخیر بهانه ای به دست برخ طیف  های سیاسی  داده است تا در رسانه‌های  خود علیه ایران مطالبی را منتشر بکنند.

اما در این جا سوال اساسی  این است که راه تامین منافع ملی ایران در قفقاز جنوبی ، از تقابل می گذرد؟

قطعا از نظر افرادی که نگاه پراگماتیستی به روابط بین‌الملل دارند، هرنوع تقابل و تعارض با همسایگان هرگز به نفع دولت  و ملت  ها نبوده است و مانع اساسی  برای فرصت  های توسعه ای است. برعکس تعامل و تعمیق دوستی با همسایگان ، مهمترین موتور محرک توسعه و پیشرفت و استقرار صلح و آرامش در منطقه خواهد بود.

دولت ها می روند و آن چه می ماند حافظه تاریخی ملت هاست و هیچ دولتی نباید در ذهن تاریخی همسایگان خود تعارض و تقابل را به یادگار بگذارد.

به نظر می رسد ، دستگاه دیپلماسی  ما در تبیین  روابط ایران و همسایگان  در قفقاز  جنوبی دچار کم کاری و انفعال  شده است و می بایست منافع تعامل و دوستی با همسایگان مسلمان را برای افکار عمومی و دولت های آنها تذکر دهد و با گفتگو و رفت و آمدهای دیپلماتیک، زمینه های دخالت و نفوذ دولت های غربی و آمریکا را که برای کاهش نفوذ سیاسی ایران در منطقه قفقاز تلاش می کنند، بی اثر بکنند.

باید این نکته را به خاطر بسپاریم که به جای تحریک مسابقه تسلیحاتی در منطقه قفقاز جنوبی، به توسعه سرمایه گذاری مشترک  حول منافع مشترک اقدام کرد و در این میان مدل همکاری ۳+۳ روسیه، ارمنستان ، گرجستان از یکسو و ایران ، ترکیه و آذربایجان  از سوی دیگر می تواند به جذب میلیارد ها دلار در منطقه بینجامد  و با تعامل و همکاری برادرانه، می توان صلح و آرامش را قفقاز جنوبی مستقر کرده و پای بیگانگان  و دولت های غربی را از آنجا کوتاه کرد. این نوع تعامل اقتصادی و فرهنگی برای ایران از ان جهت  اهمیت دارد که ، هم برای ایران امنیت آفرین  خواهد بود و هم کشور ما را به هاب تجاری شمال - جنوب و شرق- غرب تبدیل خواهد کرد که راه جایگزین مهم و باارزشی برای انتقال کالا و انرژی بین شرق و غرب عالم خواهد بود و استان های مرزی در شمال غرب ، شمال و غرب کشور نیز از این نوع همکاری منتفع خواهند شد.

انتهای پیام/

ارسال نظر