تا زمانی که آزادی اقتصادی وجود نداشته باشد، هیچ نوع آزادی وجود ندارد

مملکت آنلاین، "اقتصاد"، یکی از مسائلی که در این بهبه‌ی بدبختی و بیچارگی، نفس مردم را بریده است.

مردمی که نمی‌دانند با کدام وضعیت اسفناک خود دست و پنجه نرم کنند، هر روز بیشتر از دیروز درگیر مسائل اقتصادی شده و پدرانمان، هر روز بیشتر شرمنده فرزندان خود می‌شوند.

آدمی نمی‌داند برای کدام درد این مردم بی‌نوا بنویسد، اصلا بنویسد که چه بشود، مگر دردی هم دوا می‌شود...

این روزها وقتی به جامعه نگاه میکنم، دردل مردم، گلایه‌هایشان از جوان تا پیر، فکر می‌کنم که ما چرا به این نقطه رسیده‌ایم ... همه شاکی، همه در حال نق زدن، همه در حال غر زدن...

مگر این مردم جز سیری دل خوش، یک رفاه کوچک، و اندازه سر جو آرامش، چیز دیگری خواستند که اکنون آنقدر خونشان را در شیشه کرده‌اند که حتی جان فریاد زدن هم ندارد!

با تو می‌گویم، ای اقتصاد دان کوچکی که مملکت را به دست گرفته‌ای؛ کاش به جای شعار، اندکی عمل در صحبت‌هایتان بود؛ نرخ تورم نقطه‌ای در مرداد ماه ١٤٠١ به عدد ۵۲.۲ درصد رسیده است؛ "این یعنی مردودی معشیت در دولت جدید!"

پیامبراکرم (ص) می‌فرماید: مَنْ تَمَنّا عَلی اُمَّتِی الْغَلآءَ لَیْلَةً واحِدَةً اَحْبَطَ اللهُ عَمَلَهُ اَرْبَعینَ سَنَةً

هر کس یک شب در آرزوی گرانی برای امت من باشد خداوند اعمال چهل سال او را تباه خواهد کرد.

فقط آرزوی گرانی، چه رسد به کسانی که مسبب گرانی‌‌اند، چه سیاسی! چه اقتصادی!

و چقدر جای این شعر که حکایت این روزهای ماست، در این یادداشت خالی است:

نانوا نان را گران کرده است اما مدعی

نرخ های تازه را هر لحظه حاشا می کند

بی نوا آن کس که دارد مثل من فرزند و زن

مرگ خود را از خدا هر دم تقاضا می کند

والسلام

انتهای پیام/

نویسنده: فرخنده امیری

ارسال نظر