سزارین نابهنگام، نقض حقوق بنیادین کودک

سزارین نابهنگام، نقض حقوق بنیادین کودک است.

سزارین نابهنگام، نقض حقوق بنیادین کودک

به گزارش مملکت آنلاین، تولد نوزاد، خارج از موعد طبیعی زایمان، می تواند عوارض کوتاه مدت و بلند مدت بسیاری بر سلامت جسمی و روحی کودک داشته باشد. نوزادانی که قبل از کامل شدن و به پایان رسیدن رشد و تکامل داخـل رحمی یا با وزن کم متـولد می شوند، در خطر بالای مرگ و میر در دوران نوزادی و شیرخوارگی و نیز، افزایش خطر ابتلا به فلج مغزی، عقب ماندگی ذهنی و سایر معلولیت ها و صدمات حسی و درکی قرار دارند. به علاوه، در این نوزادان، طیف وسیعی از مشکلات و ناتوانی ها مانند،عقب ماندگی تکامل عصبی، بیماری های تنفسی و صدمات ناشی از مراقبت های ویژه وجود خواهد داشت.

تعجیل یا تأخیر در تولد کودک و تلاش در انتخاب تاریخ تولد وی-  صرف نظر از آسیب های جسمی مذکور و نادیده گرفتن آمادگی جسمی کودک برای تولد و حیات مستقل از مادر-  را می توان از مصادیق بارز بی توجهی و رفتار توأم با سهل انگاری نسبت به کودکان دانست که به موجب اسناد بین المللی و قوانین داخلی، از اقسام کودک آزاری و نقض حقوق کودکان در نادیده گرفتن بهداشت و سلامت و حق حیات کودکان، به شمار می آید.

آسیب های وارده به جنین و نوزاد در سزارین نابهنگام

از منظر پزشکی، یکی از مهمترین شاخص های توسعه ی جوامع، کاهش میزان مـرگ و میر مادران و نـوزادان است؛ زیـرا، نشان دهنده ی مراقبت های بارداری مناسب و بیانگر سطح رفاه، شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جامعه می باشد. بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، میلیون ها مرگی که در کودکان کمتر از پنج سال، رخ می دهد، بیش از نیمی از آن ها، ناشی از شرایطی است که با مداخلات ساده و مقرون به صرفه، می توان از وقوع آن جلوگیری نموده یا آن را درمان کرد.

در گزارشات این سازمان جهانی بهداشت، یکی از علل اصلی مرگ و میر کودکانِ کمتر از پنج سال، عوارض تولد زودرس می باشد. این سازمان، در خصوص زایمان و سلامت کودکان، آینده ای به این صورت ترسیم می کند که «هر مادر باردار و فرزندش، در طول بارداری، زایمان و دوران پس از زایمان مراقبت های با کیفیت بالا دریافت می کند». برای درک این دیدگاه، سازمان جهانی بهداشت، مسئله ی «مراقبت باکیفیت» را تعریف نموده و چارچوبی در زمینه ی کیفیت مراقبت ها برای مادران و نوزادان در زمان زایمان فراهم کرده است. این چارچوب، دارای هشت بعد در مراقبت با کیفیت می باشد که باید ارزیابی شده، بهبود یافته و در سیستم بهداشتی چک شود. سیستم بهداشتی، ساختاری را برای دستیابی به مراقبت باکیفیت بالا در دو بعد داخلی مهم )تهیه ی مراقبت و تجربه ی مراقبت) ایجاد می کند. در این چارچوب و در حیطه ی اختیارات سازمان، سازمان جهانی بهداشت برای درک این دیدگاه، در شش حوزه ی استراتژیک، کار خواهد کرد که این کار، پایه ای برای ایجاد رویکردی جامع و بر پایه ی شواهد برای تهیه ی راهنما برای بهبود کیفیت مراقبت های مادران و نوزادان خواهد بود. این شش حوزه، شامل، دستورالعمل های بالینی، استانداردهای مراقبت، مداخلات موثر، سنجش کیفیت مراقبت ها، تحقیقات مربوطه و ظرفیت سازی می باشند. استانداردهای مراقبت و سنجش های کیفیت که در اولویت قرار دارند، به حوزه ی نحوه ی زایمان و تولد نوزاد نیز، مرتبط است و انتظار نظارت دولت ها در این امر می رود.

در واقع، تعیین تاریخ تـولد انتخابی، عـوارض بلند مدت و کوتاه مدتی برای نوزاد به دنبال دارد و با وجود این که نوزاد پس از تولد، به ظاهر، نوزادی طبیعی است، اما پس از تولد، ممکن است عوارض آن بروز کند. این عوارض، می تواند تنفسی، غددی، اختلالات گوارشی، بیش فعالی، آسم، دیابت و مشکالت عاطفی و ارتباطی باشد. اندام های مهم جنین، مانند مغز و ریه ها در هفته های سی و هفتم و سی و هشتم، هنوز در حال رشد و تکامل هستند، ضمنا بدن جنین طی این مدت، چربی ذخیره می کند که به او کمک خواهد کرد دمای بدنش را در سطح سالمی نگه دارد.

همچنین، مادرانی که نوزادشان دست کم در هفته ی سی و نهم متولد می شود، کمتر احتمال دارد دچار افسردگی پس از زایمان شوند و علت آن، می تواند این باشد که نوزادشان به نسبت نوزادهایی که زودتر متولد می شوند، احتمالا دچار مشکلات نیست. نوزادانی که زودتر موعد متولد می شوند، بیشتر ممکن است دچار عوارضی شوند که نیاز به مراقبت های ویژه دارد. در نوزادان نارس، تصمیم گیری در مورد مراقبت، یک فرایند پیچیده است و پزشک و دیگر متخصصین سیستم سلامت و خانواده را درگیر می کند. چالشی که در برابر همه  ی نوزادان نارس قرار دارد، این است که نه تنها بقاء باید بهبود یابد، بلکه عوارض کوتاه مدت و بلند مدت نیز باید کاهش یابد و پیامدهای آن بهبود یابد.

عوارض تولد نارس:

  • نوزاد نارس، ممکن است نتواند به خوبی شیر مادر را بمکد یا ببلعد، لذا در هضم و گوارش، دچار مشکل می شود و این مشکلات تغذیه ای، در روند رشد و سیستم ایمنی کودک نیز تأثیرات منفی می گذارد.
  • از آن جا که ریه های نوزاد نارس، هنوز کاملا رشد نکرده اند، مشکلات تنفسی، به دلیل وجود التهاب در سیستم تنفسی روی می دهد. ریه های ناکامل در نوزادان نارس، اغلب کمبود سورفاکتانت دارد. این ماده، مایعی است که درون ریه ها را پوشش داده و به باز نگه داشتن آن ها کمک می کند و بدون سورفاکتانت، نمی تواند به طور نرمال منقبض و منبسط شود؛ در نتیجه، خطر سندروم دیسترس تنفسی افزایش می یابد.
  • نـوزادانی کـه قبل از هفتـه ی بیست و هشتم بارداری مـتولد می شوند، بسیار در معرض مشکلات کلیوی هستند. طی این دوره، ممکن اسات کلیه های نوزاد، به سختی ضایعات خون را فیلتر کنند و بدون دفع مایعات زیاد از ضایعات رها شوند و به سختی ادرار تولید کنند.
  • نوزاد نارس، استعداد بیشتری برای ابتلا به عفونت دارد؛ گرچه، نوزاد در هر مرحله ای می تواند عفونت بگیرد، از داخل رحم گرفته تا در زمان تولد از طریق سیستم تناسلی و بعد از تولد که شامل روزها و هفته های ماندن در بخش مراقبت های ویژه می شود.
  • سیستم ایمنی بدن نوزاد هنوز کامل نشده و آنتی بادی های کمتری از مادرش گرفته است؛ سیستم ایمنی و آنتی بادی ها، مدافعان اصلی بدن در برابر عفونت هستند. یک نوزاد نارس، اغلب نیاز به حمایت پزشکی مانند، لوله های درون نای و احتمالا ونتلاتور، دارد و هر بار که این اقدامات انجام می شود، احتمال عفونت باکتریایی، ویروسی یا قارچی در سیستم نوزاد وجود دارد؛ بنابراین، مرگ و میر دوران نـوزادی، در بسیاری مـوارد، به دلیل عـفونت ها می باشد.
  • نارسایی قلبی نیز از دیگر خطرات حیات این نوزادان است. در نوزادان نارس، کانال شریانی ممکن است به جای این که به محض تولد بسته شود، هچنان باز بماند. در نیتجه، خون اضافی به ریه ها پمپاژ شده، ریه ها آب آورده و نارسایی قلبی ایجاد خواهد شد.
  • برخی از نوزادان نارس، ممکن است دچار هموراژ درون ونتریکولار شوند که خونریزی در مغز است.  البته، خونریزی خفیف، معمولا آسیب دائمی به مغز وارد نمی کند، اما خونریزی شدید، ممکن است منجر به آسیب دائمی شده و مایعات در مغز تجمع کنند و بر عملکرد ادراکی و حرکتی کودک نیز، اثر بگذارد. همچنین،عوارض تکامل عصبی شامل فلج مغزی، نابینایی، ناشنوایی و اختلالات شناختی نیز از دیگر خطرات متصور می باشد.

عوارض بلندمدت در تولد نارس:

  • اختلالات مغزی- عصبی، شامل اختلال در رشد فیزیکی، اختلال در یادگیری، مشکل در ارتباط با دیگران، مشکل در مراقبت از خود و ... می باشد که می تواند از عوارض تولد زودرس و عدم تکامل طبیعی جنین باشد.
  • فلج مغزی، یک اختلال حرکتی دائمی و پیش رونده است که با تأثیر گذاشتن بر مغز و اعصاب، سبب ناتوانی فیزیکی در فرد می شود که به علت یک عفونت، جریان خون نامناسب یا آسیب مغزی طی بارداری یا بعد از تولد به وجود می آید.
  • مشکلات بینایی که در اثر عدم تکامل طبیعی عروق خونی شبکیه و در شرایطی که اکسیژن کافی به شبکیه نمی رسد، در این نوزادان ممکن است روی داده و احتمال نابینایی را افزایش دهد.
  • مشکلات شنوایی مانند، واکنش نشان ندادن به صداهای بلند، تقلید نکردن صداها و ... در برخی نوزادان نارس مشاهده می شود.
  • مشکلات دندانی در سال های بعدی زندگی نوزادان نارس بروز می کند. این عوارض، شامل بد رنگی دندان ها، تأخیر در رشد دندان یا تراز نبودن آرواره ها می باشد.
  • مشکلات رفتاری یا روانی، شامل اختلال کم توجهی، بیش فعالی یا اختلال در عملکرد ادراکی و عملکرد ضعیف تحصیلی، در کودکانی که زود به دنیا می آیند، مشاهده می شود.

قواعد و امکان سنجی شناسایی مسیولیت در تولد زودرس نوزادان:

در خصوص قواعد و امکان سنجی شناسایی مسئولیت، برای پزشک یا والدین در تولد زودرس، به طور انتخابی می توان قائل بود و در صورت بروز مشکل جسمانی یا بیماری در کودک و احراز رابطه ی سببیت میان تولد خارج از موعد وی و بیماری یا نقص حادث شده، می توان مسئولیت کیفری را برای والدین و مسئولیت انتظامی و کیفری را برای پزشک معالج و بیمارستان مربوطه شناسایی نمود.

همچنین، بر اساس قواعد کودک آزاری، از آن جا که حمل به دنیا آمده و انتخاب تولد خارج از موعد، برای وی منجر به صدمات جسمانی و روانی در کوتاه مدت و آینده شده است، می توان مستند به ماده ۳ و ۹ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹ ، قائل به جرم بودن رفتار بوده و حسب نتیجه ی حادث شده، حبس تعزیری از درجه ی پنج تا درجه ی هشت، برای مقصر مقرر نموده است.

در صورت بروز آسیب های جسمانی مانند، نقص عضو یا مرگ کودک نیز، مسئولیت مرتکب در باب جرایم علیه اشخاص، قرار گرفته و می تواند مصداق سقط جنین یا جنایت مستوجب دیه یا قصاص (در صورت تولد نوزاد و قابلیت حیات مستقل از مادر، هرچند در مدت کوتاه) گردد.

هرچند فرهنگ سازی و ترویج زایمان طبیعی با تخصیص بودجه و نیروی کافی در تسهیل و آموزش، در این زمینه، اقدامی بسیار موثر در کاهش آمار زایمان های زودرس به طور خودخواسته خواهد گردید. در واقع، سطح سواد بهداشتی زنان باردار بـه عنوان عامل مداخله گر اصلی، امر موثری در کاهش آمار درخواست زایمان سزارین و کاهش مرگ و بیماری مادر، جنین یا نوزاد می باشد.

در واقع، حق بر سلامت، حق اساسی همه ی انسان ها می باشد که تضمینات شناسایی این حق، سبب کاهش مرگ و میر و بیماری در افراد، از جمله مادر، نوزاد و کودک شده و ریشه ای برای برابری و حفظ منزلت زنان و کودکان می باشد.

انتهای پیام/

نویسنده: دکتر مهرنوش ابوذری؛ استادیار و عضو هیأت علمی، گروه حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران

ارسال نظر