به بهانه برگزاری سمپوزیوم سینمای ملی ایران دانشکده هنر دانشگاه سوره

شیوه‌های بیانی در سینمای ملی

* میثم غضنفری

شیوه‌های بیانی در سینمای ملی

به گزارش مملکت آنلاین، سینمای ملی را از جنبه‌های گوناگونی بررسی کرده‌اند: بازتاب مسئله‌ها و هویت‌ ملی، ویژگی‌های اقتصاد ملی، نمایش واقعیت اجتماعی ایران و ... . مسئله‌ی فرمِ سینمایی یکی از مهم‌ترین جنبه‌های این موضوع است. با نگاهی به تاریخ سینمای ایران می‌توانیم کوشش سینماگران گوناگونی چون فریدون رهنما، ابراهیم گلستان، فرخ غفاری، بهرام بیضایی، محمدرضا اصلانی را برای دست‌یابی به بیانی متفاوت از سینمای هم‌روزگار خود (چه داخلی چه خارجی) ببینیم. این سینماگران در بیان سینمایی خود رجوعی به ریشه‌های هنری و فرهنگی ایران داشتند و در جستجوی راهی برای پیوند زدن گرایش‌های مدرن هنری جهان غرب با تاریخ فکری کشورمان برآمدند. نخستین فیلم‌های متفاوت سینمای ایران کاملا از منبع‌های کهن ادبی ایران بهره گرفته‌اند: فریدون رهنما در «سیاوش در تخت‌ جمشید» از شاهنامه، ابراهیم گلستان در «خشت و آینه» از نقالی و فرخ غفاری در «شب قوزی» از کتاب هزارویکشب. این فیلم‌ها هر یک به نحوی کوشیده‌اند تا راه‌حلی نو برای سینمای ملی بیابند؛ غفاری با روایتی ژانری از یک داستان ایرانی، گلستان با بازخوانی فرم‌های قدیمی داستان‌گویی و رهنما با ارائه‌ی یک فیلم تجربی از یکی از مهم‌ترین اسطوره‌های ایران. جالب است که هر سه فیلم در سه گونه‌ی متفاوت دست به تجربه‌گری زده‌اند. با دقت در همین سه فیلم می‌توانیم بذل توجه بیشتری به روند رشد سینمای ایران داشته باشیم. در دهه‌ی ۴۰ و ۵۰ خورشیدی سینماگران دیگری نیز در گونه‌های مختلف سینمایی راه تازه گشوده‌ی سینمای ملی را بیشتر پیمودند: فیلم‌های کوتاه فروغ فرخ‌زاد، محمدرضا اصلانی و...، تجربه‌های بهرام بیضایی در استفاده از فرم‌های نمایشی ایران مانند تعزیه، استفاده از فرم داستان‌گویی تودرتوی هزارویکشب و فراتر رفتن از آن در شطرنج باد، واقع‌گرایی در آثار ناصر تقوایی و بسیاری مثال‌های دیگر. از دیگر نتیجه‌های پیدایش سینمای متفاوت ایران توجه بیشتر به درام و ورود نویسندگان به عرصه‌ی نگارش فیلمنامه در جریان موسوم به موج نو سینمای ایران بود؛ ناصر تقوایی پیش از سینما داستان می‌نوشت، بهرام بیضایی نمایش‌نامه‌نویس بود، داریوش مهرجویی از حضور غلامحسین ساعدی بهره می‌برد. (دقت کنیم که ابراهیم گلستان و فریدون رهنما نیز از داستان‌نویسی و شاعری آغاز کرده بودند.)

در شناخت سینمای ملی و مختصات آن می‌توانیم سنجه‌ها و معیارهای گوناگونی را به کار ببریم این متن قصد داشت از دریچه‌ای خاص، فرم‌های بیان سینمایی، مروری کوتاه به سرچشمه‌های سینمای ملی ایران در تبدیل شدن به جریانی پویا داشته باشد. مسئله‌ی فرم و زیبایی‌شناسی از اصلی‌ترین مولفه‌های سینمای ملی هر کشوری است که با مروری بر تاریخ سینمای هر کشوری مانند ایتالیا، ژاپن، یونان، فرانسه و ... می‌توانیم ریشه‌های بومی و تاریخی آن‌ها را دریابیم. اگر بخواهیم پژوهشی در بحث «سینمای ملی» انجام دهیم شاید توجه به راهی که سینمای متفاوت ایران طی کرده و تجربه‌ی ملت‌های دیگر در ساخت تاریخ سینمای خود بتواند راهگشای بسیاری از پرسش‌ها باشد.

انتهای پیام/

نویسنده: میثم غضنفری

ارسال نظر